آموزش عالي
در صورتی که قصد تحصیل در اتریش را دارید اما در ابتدا می خواهید از ابتدا تا انتها با تاریخچه کامل تحصیلات آکادمیک در اتریش آشنا شوید می توانید این مقاله را مطالعه نمایید.
تاريخچه نظام آموزشی اتریش
در سال 1365 رودلف چهارم، در اتریش، دانشگاه وین را كه امروز قدیمی ترین دانشگاه در كشورهای آلمانی زبان است، بنیاد نهاد. این دانشگاه با توجه به خود مختاری زیادی دکه داشت از مقابل نقوذ حكومت و كلیسا جلوگیری كرد و یك دوران شكوفایی را تجربه كرد. پس از بروز بلایایی همچون طاعون، جنگ با عثمانی، اصلاحات و حركت های ضد اصلاحی از سال 1554 باعث افتادن تدریجی دانشگاه ها به دست طرفداران فرقه عیسوی گردید. هدف حركت های ضد اصلاحاتی تاسیس دانشگاه گراتس بود كه در سال 1585 از یك كالج به خصوص فرقه عیسوی منتج شده بود و نوع خاصی از مدارس متوسطه فرقه مذكور را نشان می داد. برای این كه شكاف موجود میان دانشگاه های وین و گراتس و دانشگاه فرایبورگ در منطقه Breisgran در قلمرو خاندان هابسبورگ از بین برود، در سال 1669 دانشگاه شهر اینسبروك تاسیس گردید. برنامه ریزی و آموزش در این مدارس نیز به فرقه عیسویه واگذار گردید. در مقابل تاسیس دانشگاه سالزبورگ در سال 1622 كمتر از جریانات ضد اصلاحاتی منتج بود، بلكه متاثر از فعالیت های منطقه اسقف نشین سالزبورگ بود كه توسط انجمن مذهبی فرقه بندیكت و تحت نفوذ بیشتر كلیسا صورت پذیرفت.
طی قرون 17 و 18 در سرزمین اتریش امروزی چهار دانشگاه وجود داشت كه بدون هیچگونه استقلال در برنامه و محتوا تحت نفوذ و نظارت كلیسا بودند و از اینرو از جریان پیشرفتهای علمی عصر جدید خارج بودند. رشد روزافزون دانشجویان برخاسته از طبقه اشراف باعث ایجاد نوعی (نظامیگری) در زندگی آكادمیك و دانشگاهها گردید. كارها و تلاشهای ماریا ترزا و ژوزف دوم باعث شد ساختار جدیدی در سیستم آموزشی دانشگاهها ایجاد شود، دانشگاهها از نو سازماندهی شدند و به مؤسسات دولتی تبدیل شدند. در سال 1782 در راستای اصلاحات دانشگاهی موردنظر ژوزف دوم دانشگاههای گراتس و اینسبروك تعطیل شدند و به دبیرستانهایی برای آموزش و تربیت كشیشان، كارمندان، پزشكان و ماماها تبدیل گردیدند. با اینكه این اصلاحات پس از مرگ ژوزف دوم تا حدود زیادی پسرفت و عقبگرد داشتند ولی تبدیل دانشگاهها به مؤسسات عمومی و تحت كنترل دولت به جای خود باقی ماند. در نیمه اول قرن نوزدهم تصمیمات مهم دیگری در مسیر پیشرفت دانشگاههای اتریش صورت گرفتند. در حالیكه دانشگاه سالزبورگ كه تحت كنترل ایالت بایرن آلمان بود در سال 1810 منحل گردید، دبیرستانهای اینسبروك در سال 1826 و گراتس در سال 1827 دوباره به عنوان دانشگاه شروع به كار كردند. علاوه براین مقدمه دانشگاههای صنعتی امروزی در وین، گراتس و لئوبن ایجاد شدند. انقلاب 1848 باعث ایجاد یك نوسازی در دانشگاهها گردید و با تصویب قانون جدید، دانشگاهها تا حد زیادی از استقلال اداری برخوردار شدند. آزادی تعلیم و تعلم توسط دولت تضمین شد. روش تدریس، دعوت استاد و شیوه مدیریت مورد بازنگری قرار گرفت. عبارتهای كهنهای همچون “ملیتها” و “كمیتههای اساتید” حذف شدند. رشتههای فلسفی در یك دانشگاه گرد هم آمدند و دوره تحصیلی به چهار سال افرایش یافت. شیوه ورود به دانشگاه از طریق گذراندن دورههای آموزشی منتهی به دیپلم (به عنوان مدرك لازم برای ورود به دانشگاه) از نو برنامهریزی شد. برای انجام این اصلاحات اداری و آموزشی گسترش فراوانی در سطح رشتهها، پرسنل و امكانات در درون دانشگاهها صورت پذیرفت. در نیمه دوم قرن 19 تأسیس و گسترش مدارس عالی و فنی صورت پذیرفت. از سال 1872 دبیرستان شهر گراتس كه توسط دوك بزرگ “یوهان” تأسیس شده بود و نیز مؤسسه پلیتكنیك وین كه در سال 1815 ایجاد شده بود (این دو بعدها دانشگاههای صنعتی وین و گراتس شدند)، به عنوان مدارس عالی اداره شدند و مدرسه عالی كشاورزی نیز دوباره احیا شد. در سال 1896 مدرسه دامپزشكی كه تحت نظارت ارتش بود، به صورت مدرسه عالی درآمد. در سال 1898 یك آكادمی تخصصی به عنوان بنای اولیه دانشگاه اقتصاد امروزی وین تأسیس شد. در سال 1901 هر دو مدرسه عالی صنعتی مذكور و در سال 1904 مؤسسه تحقیقات معدن كه در سال 1840 در لئوبن ایجاد شده بود، و نیز مدرسه عالی دامپزشكی در سال 1908 از كرسی دكترا برخوردار شدند. این سیستم آموزشی عالی كه در قرن نوزدهم ایجاد شده بود حداقل در شكل ظاهری تا به امروز دست نخورده باقیمانده است. پس از سقوط حكومت پادشاهی، دانشگاهها و مدارس عالی اتریش به عنوان مؤسسات آموزشی دولتی تحت نظارت دولت جمهوری اداره شدند. بارزترین كار جمهوری اول دخالت دادن مدارس عالی در مسائل و امور سیاسی آن زمان بود. به خاطر وجود درگیریهای ناسیونالیستی كه از پایان قرن نوزدهم وجود داشت، بسیاری از شخصیتهای دانشگاهی و همچنین دانشگاهها نتوانستند رابطه سازندهای با جمهوری و دموكراسی برقرار كنند. در سالهای بین دو جنگ جهانی تفكر ناسیونالیسم آلمانی - ضداتریشی بر مدارس عالی مسلط بود و تفكر یهودیستیزی در سطح گستردهای حكمفرما بود. با الحاق اتریش به رایش سوم، شیوه قانونگذاری عالی آموزش آلمان وارد اتریش شد. مخالفان سیاسی و اساتید و دانشجویان یهودی از دانشگاهها اخراج میشدند و گرفتار سناریوی كشتار توسط نازیها میشدند و یا قربانی جنگ جهانی دوم میگشتند و در میان آنها بسیاری از نخبگان و دانشمندان سرشناس اتریشی بچشم می خوردند. دانشگاهها تا حدود زیادی از دست رفته بود. دانشگاهها دچار انحراف معیاری و قدرت طلبی شده بودند و فقط اندکی از اساتید دچار سیاست زدگی نشده بودند. دانشمندان نخبه و مشهور کمی در کشور باقی مانده بودند. تاسال 1955 بعد از جنگ جهانی دوم قوانین مربوط به مدارس عالی اتریش دوباره به اجرا گذاشته شدند و کارآموزش مجدداً به راه افتاد. دانشگاهها صدمات زیادی را از حوادث و آشفتگیهای سال 1918 متحمل شده بودند. بسیاری از قوانین اصولی مدارس عالی متعلق به قرن نوزدهم در دانشگاهها اجرا می شد. با تصویب قانون جدید آموزشی در مدارس عالی در سال 1955، برای اولین بار یك قانون معتبر برای دانشگاهها و مدارس عالی علمی ایجاد گردید، البته بدون هیچگونه نوآوری در ساختار سازمانی و برنامهریزی، چنانكه قانون مدارس عالی مربوط به قرن نوزدهم تا زمان سازماندهی مجدد در دهه هفتاد تا حدودی بدون تغییر مانده بود.آخرین تأسیس دانشگاه تاكنون مربوط به دهه شصت میباشد. در سال 1962 دانشگاه تازه تأسیس سالزبورگ شروع به كار كرد. در سال 1966 مدرسه عالی علوم اجتماعی و اقتصاد در لینتس شروع به كار كرد و در این فاصله در كنار دانشكده علوم اجتماعی و اقتصاد از یك دانشكده حقوق و یك دانشكده صنعتی و علوم طبیعی نیز برخوردار گردید. در سال 1970 مدرسه عالی علوم تربیتی در كلاگنفورت راهاندازی شد و در سال 1993 با ایجاد تحول در ساختار آن به دانشگاه كلاگنفورت تغییر نام داد. به علاوه این دانشگاه به دو دانشكده علوم انسانی و اقتصاد تقسیم گردید.با آغاز به كار قانون فراگیر تحصیل در مدارس عالی (AHStG) در سال 1966 طی دو دهه كل سیستم آموزشی دانشگاهی از زیربنای قانونی جدیدی برخوردار گردیدو مدرنتر شد.درسال 1975 قانون برنامهریزی دانشگاهی جدیدی به مرحله اجرا درآمد. از مهمترین نوآوریهای موجود در این قانون دخالت دادن كلیه اساتید، دانشجویان و پرسنل اداری در روند كلیه تصمیمات دانشگاهی و نیز نوسازی در ساختار مؤسسات میباشد. تحصیلات هنری از لحاظ تاریخی تقریباً به تازگی دارای سیستم آموزشی آكادمیك گردیده است. تدریس كاملاً شخصی و شیوه آموزش غیرهماهنگ با سیستم آموزشی استاندارد در آموزشگاههای "اساتید" مشهور هنر هنوز هم تأثیر خود را بر برنامهریزی و روش تدریس "كلاسهای هنری تخصصی ”در دانشگاهها حفظ كرده است. قدیمیترین دانشگاه هنر، آكادمی هنرهای تجسمی در وین است. قیصر لئوپولد دوم در سال 1696 یك آكادمی برای نقاشی، مجسمهسازی، معماری، پرسپكتیو و ساخت بناهای مستحكم تأسیس کرد. در سال 1766 آكادمی سلطنتی قلمكاری و درسال 1767 آكادمی گراورسازی تأسیس شدند. این سه آكادمی در سال 1772 توسط ملكه ماریا ترزا تحت عنوان “انجمن سلطنتی آكادمی هنرهای تجسمی” متحد شدند. پس از دگرگونیهای متعدد در ساختار این آكادمی، عنوان آكادمی هنرهای تجسمی در سال 1872 براساس قانون جدید آموزشی به مدرسه عالی ارتقاء یافت. اصول قانونی این مدرسه عالی بر قانون برنامهریزی ساختار آكادمیهای مصوب سال 1955 تأثیرگذار بود و در سال 1988 قانون جدید ساختار آكادمیها و مدارس عالی جایگزین آن شد. بنیان و اساس دانشگاههای هنر در نیمه اول قرن نوزدهم ریخته شد. “انجمن دوستداران موسیقی حكومت سلطنتی اتریش در سال 1817 یك مدرسه آواز با مدیریت آنتونیو سالیری افتتاح كرد كه به سرعت رشتههای آموزشی سازهای مختلف نیز در آن گسترش پیدا كرد. تاریخ دانشگاه موسیقی اینسبورك به تاسیس یك مدرسه آواز در سال 1816 توسط "انجمن موسیقی ایالت اشتایرمارك" بازمیگردد. همچنین تأسیس انجمن موسیقی كلیسا در سالزبورگ در سال 1841 نقطه شروع تشكیل دانشگاه موسیقی “موتزارت” بود. در سال 1909دولت اداره هنرستان موسیقی وین را در دست گرفت و آن را “آكادمی سلطنتی و هنرهای نمایشی” نام نهاد. آكادمی “موتزارت” كه از سال 1881 توسط بنیاد بینالمللی موتزارت” اداره میگردید، در سال 1914به صورت عمومی درآمد و به هنرستان موسیقی تبدیل گردید و بالاخره در سال 1922 تحت نظارت دولت درآمد. تأسیس دانشگاه هنرهای عملی در وین با اصلاحات آموزشی علمگرایانه نیمه دوم قرن نوزدهم مرتبط است. در سال 1867مدرسه مشاغل هنری متعلق به“موزه سلطنتی هنر و صنعت اتریش” با هدف پرورش نیروهای متخصص هنری در عرصه صنعت تأسیس شد.در طول سالها رشتههایی همچون فلزكاری و منبتكاری به برنامه تحصیلی این دانشگاه اضافه شد، این دانشگاه در سال 1909تحت نظارت دولت درآمد.بین سالهای 1938و 1945 تمامی دانشگاههای هنر امروزی توسط آلمانها اداره میشد. در دوره جمهوری دوم این دانشگاهها تبدیل به آكادمی شدند: آكادمی موسیقی و هنرهای نمایشی در وین (1947) و آكادمی موسیقی و هنرهای نمایشی “موتزارت” درسالزبورگ (1953).هنرستان موسیقی گراتس در سال 1963 به عنوان “آكادمی موسیقی و هنرهای نمایشی گراتس” تحت نظارت دولت درآمد. با قانون برنامهریزی مدارس عالی هنر مصوب سال 1971 این آكادمیها به مدارس عالی تبدیل شدند و بالاخره در سال 1973 مدرسه خصوصی هنر در لینتس كه در سال 1947 تأسیس شده بود تحت عنوان “مدرسه عالی طراحی صنعتی و هنری لینتس” به دولت واگذار شد.در سال 1962 در راستای قوانین جدید آموزشی دورههای آموزش تکمیلی به شرح ذیل از لحاظ سازمانی تبدیل به آكادمی شدند:
- مؤسسات آموزشي مشاغل اجتماعي خاص
موسسات فوق با نام قبلي “مدرسه مددكاری” كه از سال 1976 عنوان “آكادمی مشاغل اجتماعی” را گرفت و دوره آموزشی آن 2 سال بود؛ از سال 1987 دوره آموزشی به 3 سال افزايش يافت)
- آكادمیهای علوم تربيتی (تربيت معلم)
- مؤسسات آموزش شغلی معلمان
- انستيتوها آموزشی و آموزش شغلی (ادامه تحصيل معلمان)
با بند هفتم قانون برنامهريزی مدارس در سال 1983 انستيتوهای آموزش شغلی برای معلمان مدارس حرفهای و معلمان مدارسی كه به تازگی به مؤسسات آموزشی ـ تربيتی تبديل شده بودند تقسيمبندی شد.
- آكادميهای پزشكی ـ فنی
تا سال 1992 آموزشهای مربوط به مشاغل بالای پزشكی ـ فنی در چارچوب قانون پرستاری، كه در مجله دفتر صدراعظم اتريش به شماره 102 در سال 1961 چاپ شده بود، برنامهريزی شده بود. اين قوانين بسته به رشتة آموزشي دورههای 2 تا 3 ساله را در نظر گرفته بودند و سپس دانشجويان از اين مدارس پزشكی و فنی فارغالتحصيل می شدند. با تصويب قانون مشاغل پزشكی ـ فنی برنامهريزی های چندي در مورد مشاغل پزشكی ـ فني ايجاد شد و مدت تحصيلات در اين رشتهها به سه سال افزايش يافت و سطح مدارس پزشكی ـ فني به آكادمی ارتقاء يافت.
- آكادمی های مامايی
پس از تصويب قانون مامايي درسال 1963 كه مربوط به سال 1925 بود و در سال 1963 دچار بازخواني و اصلاحات شده بود دورة دو سالة تحصيلات مامايي در مؤسسات آموزشي مامايي ايجاد شد. در قانون جديد شغل مامايي كه در سال 1994 تصويب شد، دورة تحصيلات مامايي به دورة تكميلي نيز ارتقاء يافته و به 3 سال افزايش يافته است و فارغالتحصيلي از رشتة مامايي از اين پس از آكادمي صورت ميگيرد.
ساختار آموزشي
سيستم دانشگاهي در اتريش بر يك خودآموزي رها از كنترل و گسترده پايهريزي شده است. نسبت و سطح ساعات شركت در يك كلاس در ترم و شركت در امتحانات موضوعي با برنامهريزي درسي تكتك دانشجويان مرتبط است. تحصيلات مدارس عالي تخصصي به صورت نظام سالي برنامهريزي شدهاند. حضور در كلاسها بين 25 تا 31 ساعت در هفته ميباشد.دورههاي تحصيل دانشگاهي كه اساساً هدفشان ارائة آموزش آكادميك به جوانان همراه با آمادگي آنها براي آيندة شغليشان ميباشد، در انتها به كسب مدرك آكادميك منتج ميگردد. بخشي از برنامههاي تحصيل كوتاه براي حرفة از پيش تعيين شده منتج به مدرك آكادميك نميگردند. بين تحصيلات دانشگاهي، تحصيلات دكتري، دورههاي تحصيل تكميلي و اضافي تفاوت وجود دارد.ساختار دورهها كه منتج به صلاحيت آموزشي ميگردند، در بخشي 2. 2. 3 آورده شده است. تحصيلاتي كه به اولين مدرك ختم ميشود به دو بخش تقسيم شدهاند و هر دو با امتحان كسب مدرك به پايان ميرسند. قبل از دومين امتحان كسب مدرك، دانشجويان بايد مدركي دال بر قبولي در امتحان اول را ارائه نمايند. دانشجوياني كه اولين مدرك را در دست دارند، مجازند تا در تحصيلات دكتري در رشتة ويژه يا رشته وابسته به آن ادامه تحصيل دهند تحصيلات دكتري شامل ارائة پاياننامه (تز دكتري) و امتحان شفاهي در رشتههاي مختلف ميباشد.تحصيلات پزشكي از سه مقطع تشكيل يافته و مستقيماً به درجة دكتري ختم ميشود. حداقل زمان و طول تمامي دورهها در قانون تحصيلات آورده شده است. اغلب دورهها از 8 تا 10 نيم ترم تحصيلي به طول ميانجامد تحصيلات دكتري دو نيم ترم ديگر را نيز در بر ميگيرد.حداقل طول تحصيلات پزشكي 12 نيم ترم ميباشد. با اين وجود، زمان حقيقي و واقعي طول دوره عموماً بيشتر از زمان آورده شده در فوق ميباشد. تنها 6 درصد از كل دانشجويان تحصيلاتشان را در خلال حداقل زمان آورده شده به اتمام ميرسانند. بيشتر دورههاي كالجهاي هنرهاي زيبا منتج به مدرك آكادميك ميگردد. دانشجويان دورههاي كالج هنر همانند دانشجويان دانشگاهها از شرايط يكسان برخوردارند.دورههاي ديپلم 3 تا 6 سال به طول ميانجامند.فارغالتحصيلان دورههاي تحصيل كوتاه مدت، عنوان متخصص دريافت ميكنند و مدرك آكادميك به آنها تعلق نميگيرد. حداقل مدت زمان دورههاي تحصيلاتي كه به درجات و مدارك اكادميك ختم ميشوند. به فارغالتحصيلان معماري در كالجهاي هنر عنوان Mag. Arch (ليسانس معماري) داده ميشود. Mag. Art(ليسانس هنر) به فارغالتحصيلان دورههاي آموزش هنري و ديگر رشتهها و تحصيلات مربوطه اعطاء ميشود.مراکز آموزش عالي در کشور اتريش شامل دانشگاه ها، دانشکده هاي هنرهاي عالي، مدارس عالي فني و کالج هاي تخصصي دو تا سه ساله است. مراکز آموزش عالي اتريش در زمينه هنر و موسيقي بسيار قوي است و دانشکده موسيقي و آثار هنري و دانشکده هنر کاربردي شهر وين از مراکز قويژهنري اروپا يه شمارمي آيند.
شرط ورودبه دانشگاه ها ومراکز آموزش عالي اتريش داشتن مدرک (Reifeprüfungszeugins) است. دانشکده هاي هنرهاي عالي امتحان ورودي نيز برگزار مي کنند. مراکز آموزش عالي دراتريش محدوديتي براي پذيرش دانشجو ندارند.تحصيلات دانشگاهي شامل دو دوره عمومي (Der erste Studienabschnitt) وتخصصي (Zweite Studienabschbitt) است. البته در پايان دوره عمومي امتحانات برگزار مي شود ولي مدرکي صادر نمي شود. همه دانشگاه هاي اتريش دولتي هستند و بودجه آنها را دولت تامين مي کند و دانشجو ملزم به پرداخت شهريه نيست.درسال 1993ميلادي مجلس اتريش تاسيس مدارس عالي فني Fachhochschulen (FH) (مشابه نظام آموزشي آلمان) را تصويب کرد. هدف ازتاسيس مدارس عالي فني، کوتاه کردن دوره تحصيل و راهيابي سريعتر دانش آموختگان به بازار کار است. ازسال 1994ميلادي تا کنون بيش از 40مدرسه عالي فني مجور تاسيس گرفته اند که در رشته هاي مختلف دوره هاي 4 ساله برگزار مي کنند. تفاوت مدارس عالي فني با دانشگاه ها در کاربردي و حرفه اي بودن تحصيلات است. در پايان دروه ها دانشجو بايد يک دوره شش ماه تا يک ساله را در مراکز گوناگون به کارآموزي بپردازد. شرط ورود به مدارس عالي فني، همان شرط ورود به دانشگاه هاست و در مواردي مدارک حرفه اي نيز مورد توجه قرار مي گيرند. زماني که تعداد متقاضيان بيشتر از گنجايش دانشگاه ها باشد امتحان ورودي برگزار مي شود.
در اتريش حدود 18 دانشگاه و 110 انجمن آموزشي وجود دارد و زبان ملي و رسمي تدريس در اين دانشگاه ها آلماني مي باشد.
تحصيل در دانشگاه هاي اتريش از ترم زمستاني2001 براي دانشجويان خارجي رايگان نيست و ترمي 727 يوروشهريه تحصيلي دريافت مي گردد.
تامين هزينه هاي تحصيلي بوسيله کار ضمن تحصيل در اتريش امکان پذير نيست مگر آنکه دانشگاه با توجه به نمره هاي بالاي دانشجويان خارجي به آنها در خود محيط دانشگاه کار دهد.
اخذ پذيرش براي ادامه تحصيل دردانشگاه هاي اتريش شرط اعطاي ويزا ازسوي دولت اتريش است. براي ورود به دانشگاه هاي اتريش داوطلب بايد دانشجوي رشته مورد نظر در کشور خود باشد،به عبارت ديگر ديپلم به تنهايي قابل قبول دانشگاه هاي اتريش نيست.
دانشجوياني مي توانند به عنوان دانشجوي رسمي در دانشگاه هاي اتريش به تحصيل ادامه دهند که مدرک تحصيلي آنها در کشوري که آن را کسب کرده اند و همچنين در اتريش براي ورود به دانشگاه کافي باشد.
دانشجوياني که قبلا در دانشگاه به تحصيل اشتغال داشته اند بايد گواهي صادره از دانشگاه را ارايه دهند و در اين گواهي بايد کليه نمرات منعکس باشد.
مهلت ثبت نام براي ترم تابستاني تا اول فوريه و براي ترم زمستاني تا اول سپتامبر مي باشد يعني مراکز مربوطه بايد مدارک متقاضي را تا زمانهاي نامبرده دريافت کرده باشند که معمولا توصيه مي شود که متقاضيان بدليل بالا بودن تعداد تقاضاها از 6 ماه قبل درخواست خود را به دانشگاه ارائه دهند.
هزينه زندگي و تحصيل دراتريش ساليانه 7500 يورو مي باشد که اين هزينه به عنوان ساپورت مالي براي اخذ ويزاي تحصيلي بايد به حساب متقاضي در اتريش واريز گردد که بعد از اخذ رواديد قابل برداشت مي باشد.
جهت ثبت نام دردانشگاه ارائه بيمه درماني الزاميست وبيمه درماني براي هر6ماه حدود300 يورو در نظر گرفته مي شود.
مؤسسات آموزش عالي علمي و هنري وظيفة اصلي آموزشي خود، يعني آموزش مقدماتي حرفهاي را با ارائه دروس در مقاطع ليسانس و فوقليسانس انجام ميدهند. پس از آن به عنوان عاليترين درجة تحصيلي، تحصيل در دورة دكترا نيز امكانپذير است. وظيفة فارغالتحصيلان اين دوره در اصل تربيت و آموزش نسل بعد علمي خواهد بود. قسمت عمدهاي از تحصيلات دورة دكترا به گونهاي سازمان يافته كه در برگيرندة تمام گرايشهاي مربوط به يك رشته باشد. بدينترتيب مثلاً تمامي گرايشهاي علوم طبيعي يك دكتراي مشترك دارند. دورة دكتراي فارغالتحصيلان دانشگاههاي هنر مشتركاً با همكاري يك دانشگاه علمي برگزار مي شود. ادامه تحصيل در دانشگاه از طريق شرکت دورههاي آموزشي صورت ميپذيرد. ساختار آمورشي تقريباً براي تمام رشتههاي تحصيلي بهطور يكسان يا بسيار شبيه به هم برنامهريزي شده است. تحصيل در مقطع كارشناسي حداكثر به دو مرحله تقسيم ميشود. هر مرحلة تحصيلي با انجام امتحان نهايي كه خود از تعدادي امتحانات مربوط به دروس تخصصي مختلف تشكيل يافته اتمام مييابد. اجازة شركت در امتحان مدرك نهايي منوط به ارائه يك پاياننامه است. مرحلة دوم تحصيلي ميتواند به منظور تخصصيشدن بيشتر به شاخههاي تحصيلي متفاوت تقسيم شود. دورة دكترا حداقل به مدت چهار ترم طول ميكشد. اين دوره با ارائة رسالة دكترا به عنوان مدرك اصلي سنجش كارايي علمي دانشجو و با انجام امتحانات شفاهي نهايي دراين دوره به پايان ميرسد.از سال 1999 ميتوان دورة تحصيلي دانشگاهي را كه به اخذ مدرك منجر ميشود با پيشنهاد دانشگاه و موافقت وزارت مربوطه به دو مرحلة تحصيلي (كارشناسي و كارشناسي ارشد) تقسيم كرد اين تقسيمات در حال حاضردر حال اجرا هستند. طول زمان تحصيلي تنها از جنبة كمترين حد مجاز آن معين شده است. در قوانين تحصيلي حداقل زمان قانوني تحصيل در نظر گرفته شده كه تنها در شرايط استثنايي قابل كمترشدن است. در مورد اكثر رشتههاي تحصيلي اين حداقل شامل هشت ترم ميشود، اما ميتواند دوازده ترم يا بيشتر هم طول بكشد. اصولاً تجاوز از اين حداقل مدت تحصيل نيز بصورت قاعده در آمده است. تحصيلات دانشگاهي دو مرحلهاي با اخذ مدرك كارشناسي ارشد يا دكترا و تحصيلات سه مرحلهاي با اخذ مدرك كارشناسي يا دكترا پايان مييابد.حداقل مدت زمان تحصيلي در يك مدرسة عالي حرفهاي با احتساب زمان تعيين شده براي پاياننامه بالغ بر سه سال ميشود. تقريباً مدت زمان تحصيل در تمام مدارس عالي حرفهاي كه سابقاً تأسيس شدهاند چهار سال است.در نظرگرفتن دورههاي كارآموزي مدت زمان تحصيل را طولانيتر ميكنند. تحصيل با شركت در امتحان پاياني اخذ مدرك به پايان ميرسد كه خود از پاياننامه و يك امتحان كميسيوني تشكيل شده است. تحصيل در يك مدرسة عالي حرفهاي با اخذ مدرك دانشگاهي پايان مييابد. اين مدرك دانشگاهي براي ادامه تحصيل در مقطع دكترا در يك دانشگاه معتبر است. تحصيل در مقطع دكترا براي فارغالتحصيلان مدارس عالي حرفهاي دو ترم بيشتر از فارغالتحصيلان دانشگاهي طول ميكشد.تحصيل در خدمات عالي فنآوري، پزشكي و مامايي سه سال طول ميكشد كه به سه سال تحصيلي تقسيم ميشود.
سال تحصيلي در اتریش
سال تحصيلي در دانشگاهها در تاريخ اول اكتبر شروع و در تاريخ 30 سپتامبر پايان مييابد. ترم زمستانه در تاريخ اول اكتبر و ترم تابستاني (ترم بهاره) در تاريخ اول مارس شروع ميشود.هركدام از دانشگاهها ميتوانند در تاريخ ديگري شروع ترم دوم را اعلام كنند. با شروع ترم تحصيلي كلاسهاي درس نيز شروع ميشوند. ترم زمستاني و ترم تابستاني هر يك حداقل 14هفتة آموزشي و در مجموع 30 هفتة آموزشي را شامل ميشوند. تعطيلات تابستاني بطور معمول 3ماه به طول ميانجامد(جولاي، آگوست، سپتامبر) در تعطيلات بجز دورههاي آموزشي تابستاني، گردشهاي علمي دانشگاهي و دورههاي كارآموزي هيچ كلاس ديگري تشكيل نميشود. امتحانات را ميتوان در آغاز و پايان تعطيلات برگزار كرد و در صورت توافق داوطلبان ميتوان به صورت استثناء در حين تعطيلات نيز امتحانات را برگزار نمود.
دوره هاي آموزشي در اتریش
در مدارس كلاسها به طور معمول 6 روز در هفته تشکيل ميشوند. البته امكان تعطيل اعلام كردن شنبه و تشكيل هفته 5 روزه نيز امكان دارد. به طور معمول كلاسها را نبايد زودتر از ساعت 8:00 تشكيل داد. البته امكان تشكيل كلاسها در ساعت 7:00 نيز با توجه به امكان حملونقل دانشآموزان و بر اساس ساير اولويت ها و نياز به اين امر امكانپذير است.كلاسهاي درس نبايد بعد از ساعت 18:00 و در روزهاي شنبه بعد از ساعت 45:12 بطول انجامد. از سال تحصيلي 95/1994 دوره هاي آزمايشي چندين ساله اي براي ا جراي دوره هاي آموزشي شبانه روزي در مدارس پايه صورت گرفت. دوره هاي آموزشي شبانه روزي از دو بخش آموزشي و مراقبتي تشکيل شده است. بخش مراقبتي از دو زمان آموزشي مرتبط با درس و آموزش شخصي، يك بخش زمان آزاد و يك بخش زمان پذيرايي تشكيل شده است. بخش آموزشي و بخش مراقبتي ميتوانند به صورت مجزا و يا به صورت ضربدري نسبت به يكديگر تشكيل شوند در صورت ضربدري بودن دانشآموزان بايد اين دوره را ببينند چرا كه بخش درسي و بخش مراقبتي در طول روز تغيير ميكنند. در صورت انتخاب شيوة مجزا توسط شوراي مدرسه پس از ساعات آموزشي، ساعات بخش مراقبتي بعد از ظهر شروع ميشوند. در اين صورت امكان شركت دانشآموزان در تنها برخي از بعدازظهرها و يا حتي عدم شركت آنها در بخش مراقبتي وجود دارد.هزينههاي مربوط به غذاي ناهار و يا ساعات آزاد (كه ميتوانند مورد استفادة معلمان و يا روانشناسان اجتماعي قرار گيرند) توسط والدين و يا بخشداريها پرداخت ميشود.ساعات شروع درس معمولاً 8:00 صبح ميباشد. در شرايط خاص شروع كلاس از ساعت 7:00 صبح نيز ممكن است. پايان كلاسهاي درس حداكثر ساعت 18:00 و در صورت نياز 19:00 ميباشد. اين امر به مقطع تحصيلي مدرسه مربوط است. در روزهاي شنبه پايان كلاسها حداكثر ساعت 12:45 خواهد بود. روز يكشنبه كلاسهاي درس كلاً تعطيل هستند. هر ساعت درسي اصولاً 50 دقيقه طول ميكشد. برخي كلاسهاي خاص را ميتوان به دلايل مهم و حياتي به مدت 45 دقيقه كاهش داد. بين ساعتهاي درس زنگهاي تفريح به مدت 5 تا 15 دقيقه وجود دارد. در صورت تشكيل كلاس در بعدازظهر زنگ تفريح ظهر بايد به حد كافي طولاني باشد تا دانشآموزان امكان خوردن ناهار را داشته باشند. اين زنگ تفريح معمولاً يك ساعت ميباشد. البته دستورالعمل ثابت قانوني دربارة آن وجود ندارد. در مورد تعداد ساعات درسي هفتگي تفاوتهاي قابل توجهي ميان مقاطع و انواع مدارس وجود دارد. اين تعداد ساعات از 21 ساعت در هفته براي كلاس اول مدرسة ابتدايي (اولين مقطع تحصيلي6سالگي) شروع ميشود، براي مدارس عالي آموزش عمومي (مقاطع نهم تا دوازدهم 15 تا 18سالگي) به بيش از 33ـ34 ساعت در هفته ميرسد و براي مدارس عاليتر فني و مؤسسات كارآموزي (مقاطع نهم تا سيزدهم15 تا 19سالگي) تا 40ساعت در هفته خواهد بود. در برنامة آموزشي هفتگي كه توسط مدير مدرسه تنظيم ميشود بايد تعداد كل ساعات آموزشي هفتگي تا حد امكان به صورت مساوي بين روزهاي هفته تقسيم شود. تعداد ساعات آموزشي روزانه براي كلاس اول تا چهارم بين 4 تا 6ساعت، در مقطع پنجم تا هشتم حداكثر 8 ساعت و براي كلاس نهم حداكثر 10ساعت ميباشد. دروس و موضوعات آزاد نيز در بين اين ساعات بايد محاسبه شود. در مدارس شبانهروزي كه در سيستم آموزش اجباري حل شدهاند بخش مراقبتي از دوشنبه تا جمعه بايد حداقل تا ساعت 16:00 ارائه گردد.در آكادميهاي آموزشي و تربيتي و آكادميهاي آموزش حرفهاي تعداد ساعات هفتگي براي دانشجويان بين 30 تا 40 ساعت است. اين ميزان به نيمسال تحصيلي بستگي دارد. ساعت شروع درس 7:00 صبح است. شروع درس در ساعت 8:00 صبح نيز ممكن است. حداكثرساعت تشكيل كلاس ساعت 20:00 ميباشد.
مراکز آموزش عالي تخصصي Fachhochschulen در اتریش
مطابق قانون تحصيلات و آموزش كه در ماه مي 1993 توسط پارلمان اطريش به تصويب رسيد. Fachhochschulen در كشور اطريش از سال آكادميك 95/1994تصويب و از آن زمان تا كنون به عنوان نوعي از تحصيلات دانشگاهي قلمداد گرديد. پارلمان دورههاي آموزش فني و حرفهاي را كه عملاً از پيش تعيين شده بودند و اساس علمي داشتند به تصويب رساند كه حداقل زمان طول اين دورهها 6 نيم ترم تحصيلي ميباشد و حداقل1950 درس را در بر ميگيرد.پذيرش منوط به داشتن گواهينامة امتحان ورود به دانشگاه نميباشد. اين كالجها براي اشخاصي تأسيس شده است كه مهارتهاي فني و حرفهاي مورد نياز براي رشتة مورد تحصيل را دارا ميباشند. فارغالتحصيلان مدارس فني و حرفهاي كه از مهارت و دانش ويژه و كافي برخوردارميباشند، از اعتبار ويژهاي در ارتباط با برنامة تحصيلي به منظور كاهش طول تحصيل برخوردار خواهند شد.فارغالتحصيلان Fachhochschulen ميتوانند درتحصيلات دكتري در رشتة خود دردانشگاه ثبتنام نمايند. تأمين مالي از طريق دولت و نيزازطريق بخشهاي خصوصي صورت ميگيرد.
آموزش عالي غير دانشگاهي در اتریش
در كشور اطريش معدودي از رشتههاي آموزش تكميلي غير دانشگاهي وجود دارد. يك دوره مطالعاتي Fachhochschule (در كالجهاي رشتة ويژة متوسطة تكميلي) در سال 95/1994 برقرار گرديد. رشتههاي ذيل در حال حاضر براي ادامة تحصيل در دسترس ميباشد:
- كالجهاي آموزش معلم، كالجهاي آموزشي براي معلمين اشاعه و آموزش مذهبي، كالجهاي آموزش معلم فني و حرفهاي و كالجهاي فني
- كالجهايي براي مشاغل اجتماعي
- كالجهاي پيراپزشكي
- دورههاي دانشگاهي تكميلي ويژه براي مشاغل و حرفههاي تجاري و فني
همانطور كه در بالا توضيح داده شد، كالجهاي آموزش معلم فني و حرفهاي و فني، معلمين را براي مدارس ابتدايي، مدرسة متوسطة عمومي. مدارس ويژه و براي سال پيش فني و حرفهاي آماده و آموزش ميدهد. كالجهاي مخصوص و مجزاي آموزش معلم به معلمين آموزش مذهب و دين را آموزش ميدهد.همچنين همانگونه كه در بالا توضيح داده شد، كالجهاي آموزش معلم فني و حرفهاي و كالجهاي فني به معلمين فني و حرفهاي در بعضي از رشتههاي آموزشي و تعليمي كالجهاي فني حرفهاي و كالجهاي فني متوسطة عالي (تكميلي) و مقدماتي را آموزش ميدهد.
آموزش غير دانشگاهي در كالجهاي پيراپزشكي به هفت رشتة مختلف تقسيمبندي ميشود. حداقل طول دوره دو سال ميباشد.فارغالتحصيلان مدرسة متوسطة آكادميك ممكن است آموزش فني و حرفهاي را در دورههاي ويژة بعد از دانشگاه در تجارت، صنايع دستي، بازرگاني و توريسم به اتمام رسانند ترككنندگان كالج فني و حرفهاي و فني تكميلي كه در كالجهاي متوسطة تكميلي مطالعه و تحصيل ميكنند، ممكن است يك مدرك فني و حرفهاي اضافي دريافت دارند.ترككنندگان كالجهاي فني تكميلي ممكن است در كالج تجاري متوسطة تكميلي حضور يابند.در بعضي از نظامها و رشته ها، كالجهاي ترككنندگان كالج فني و كالج فني و حرفهاي متوسطه معرفي شدهاند.
تعداد دانشجويان
كالج | 7083 |
كالج آموزش معلم | 789 |
كالج آموزش معلمين ديني | 575 |
كالج آموزش معلم فني و حرفهاي و فني | 262/1 |
كالجهاي مربوط به مشاغل اجتماعي |
اهداف آموزشي
قوانين حقوقي مربوط به دانشگاهها وظايف آموزشي را به صورت بسيار كلي معين كرده است. بنابر قانون تحصيلات دانشگاهي (UNISTG) دانشگاهها وظايف آموزشي خود را توسط ارائة آموزش در راستاي پرورش حرفهاي افراد در مقاطع كارشناسي، كارشناسي ارشد و دكترا و با ارائة دورههاي آموزشي جهت ادامه تحصيل انجام ميدهند. آنها رشتههاي تحصيلي هنر، آموزش حرفهاي هنري، هنري ـ تربيتي يا هنري ـ علمي و همچنين پرورش از طريق هنر را به هنرجويان عرضه ميكنند.جزئيات وظايف آموزشي در حقوق آموزشي از برشمردن تمامي رشتههاي عرضه شده توسط دانشگاهها حاصل ميشود. وزارت مربوطه محل هر رشتة دانشگاهي را معين ميكند. هدف از آموزش در مدارس عالي تخصصي آموزش حرفهاي بر مبناي علمي است.برنامة معين جلسات درس و ترتيب امتحانات توسط كميسيون تحصيلي دانشگاههاي علمي و هنري مشخص ميشوند. در مدارس عالي حرفهاي كميتة كارشناسي اين برنامه را معين ميكند.
برنامه هاي آموزشي
قانون كلي مدارس عالي (مصوب سال1996) منجر به وضع مقررات حقوقي فراگيري در زمينة برنامة درسي گرديد كه شامل تمام دانشگاهها ميشد. با تصويب قانون تحصيلات دانشگاهي در سال 1997 تنظيم برنامة درسي در دانشگاهها و از سال 1998 دانشگاههاي هنر از حالت متمرکز خارج شد. وضع مقررات جزئي كه سابقاً برعهدة قانونگذار و وزارت مربوطه بود با تعيين چارچوب حقوقي و به دست آوردن فضاي تصميمگيري وسيعتر به كميسيونهاي آموزشي خود دانشگاهها محول شد تا خود برنامة درسي خود را تعيين كنند. قوانين فراگير آموزشي در اصل تنها شامل تعيين تعداد ترمهاي تحصيلي و همچنين حداقل و حداكثر ميزان كلي ساعتهاي درسي در طول مدت تحصيل نميشدند. ديگر ضرورت ندارد كه هماهنگي ميان انتظارات و خواستههاي سيستم اشتغال و آموزش حرفهاي آكادميك با فراگذشتن از دانشگاهها از طريق سيستم سياسي حاصل شود، بلكه انجام اين امر با ارتباط مستقيم كميسيون آموزشي و نمايندگان بخش اشتغال ميسر ميشود.
قانون آموزش دانشگاهي براي ايجاد هماهنگي با بخش اشتغال روشهايي را پيشبيني كرده است. اين تمهيدات كميسيونهاي آموزشي را موظف ميكنند كه از تمامي پيشنهادها مبني بر تغيير برنامة تحصيلي استقبال كنند. براساس استماع نظريات طرفين يك نمودار قابليت به دست ميآيد كه اساس طراحي برنامة آموزشي قرار خواهد گرفت. در نتيجه ضرورت دارد نمودار قابليت و طرح برنامة آموزشي با ارزيابي روشهاي درون و برون دانشگاهي تهيه شود. برنامة آموزشي مدارس عالي حرفهاي با مسئوليت شخصي خود اين مدارس تهيه ميشوند. به هر صورت لازم است اين برنامهها از طرف شوراي مدارس عالي فني به رسميّت شناخته شوند. برنامة دورههاي آموزشي مركز دانشگاهي تحصيلات عالي با مسئوليت شخصي خود مركز دانشگاهي طراحي مي گردد.
امکانات تحصيلي در اتریش
اعطاي کمک هزينه هاي تحصيلي
در ترم زمستان 2001/2000 درمجموع 20185 كمك هزينه براي دانشجويان دانشگاههاي علمي پرداخت شده است. براي دانشجويان دانشگاههاي هنر تعداد 711 كمك هزينه و براي دانشجويان مدارس عالي تعداد 2616 مورد كمك هزينه پرداخت شده است. تقريباً 36% دريافت كنندگان كمك هزينه كه مشغول به تحصيل در دانشگاهها بودند از حداكثر كمك هزينه استفاده كرده اند. ميانگين كمك هزينه تحصيلي در دانشگاهها در ترم زمستاني 2001/2000 مبلغ 51800 شيلينگ در سال بوده است.
کمک هزينه هاي تحصيلي ويژه دانشجويان و دانش آموختگان دانشگاههاي خارجي
وزارت آموزش و علوم و فرهنگ کمک هزينه هايي براي دانشجويان ، دانش آموختگان و دانشمندان جوان خارجي در چهارچوب برنامه هاي مربوط به کمک هزينه اي در ذيل ارائه مي دهد:
- ارائه کمک هزينه هاي اتريش براي دانشجويان و دانش آموختگاني که موضوع کارهاي تحقيقاتي مقطع کارشناسي يا رساله دکتراي آنها در رابطه با کشور اتريش باشد.
- کمک هزينه هاي طرح ارنست ماخ (Ernst Mach)به دانش آموختگان کشورهاي صنعتي براي انجام فعاليتهاي علمي در اتريش
- کمک هزينه هاي طرح برتا فون سوتنر (Bertha von Suttner)براي نوشتن رساله دکتري و به پايان رساندن تحصيلات دکتري در اتريش ( ارائه کمک هزينه به مدت سه سال )
- کمک هزينه هاي طرح فرانتس ورفل (Farnt Werfel) کمک هزينه هاي دو ساله تحقيقاتي براي مدرسان جوان دانشگاهها ، که کانون فعاليتها و مشغوليتهايشان ادبيات اتريش است، براي تحصيلات تکميلي در اتريش تقاضا نامه ها جهت دريافت اين کمک هزينه ها به نمايندگيهاي اتريش در خارج از کشور تحويل مي گردند . انتخاب دريافت کنندگان کمک هزينه توسط يک کميسيون از دانشمندان در اتريش صورت مي پذيرد.درسال تحصيلي 2003-2002 بيش از245کمک هزينه در چهارچوب اين چهار برنامه مربوط به کمک هزينه در اختيار دانشجويان و دانش آموختگان بيش از 30 کشور قرار گرفت .
- ارائه خدمات تداركاتي و پشتيباني اجتماعي و بهداشتي به دانشجويان
- برقراري امنيت اجتماعي براي دانشجويان داخلي و خارجي
امکانات آموزشي ويژه دانشجويان دوره هاي عالي خصوصي
علاوه بر 18دانشگاه دولتي دراتريش،مدارس عالي كليسايي ومدارس عالي علوم كاتوليكي وجود دارند. مراکز خصوصي مختلفي دوره هاي MBA را ارائه مي کنند. اين دوره ها از لحاظ دولتي تأييد شده نيستند. دوره هاي آموزشي خارج از ساختار دانشگاهها بر اساس قانون آموزش دانشگاهي به مرور زمان مي توانند قالب دانشگاهي به خود بگيرند. درحال حاضر ارائه دهندگان دوره هاي مدارس عالي تخصصي، اشخاص حقوقي با حقوق خصوصي هستند. ازسال 1999(قانون تاْييد مؤسسات آموزشي تحت عنوان دانشگاههاي خصوصي) دوره هاي تحصيلات ثانويه يا به عبارت ديگر مؤسسات آموزشي خصوصي مشابه مدارس عالي دولتي مي توانند از لحاظ دولتي با عنوان دانشگاههاي خصوصي تأييد شوند. اهميت كمي دانشگاههاي خصوصي تاكنون ناچيز بوده است.
پذيرش تحصيلي
براي پذيرش در دوره معمولي تحصيلي، دانشجويان بايد مدرك امتحان ورود به دانشگاه را داشته باشند. دانشجويان از يك دانشگاه ويژه براي يك دوره درخواست مينمايند. سپس آنها در هر نيم ترم مجبور به ثبتنام در دورهايي ميباشند كه انتخاب كردهاند.در بعضي موارد، الزام به دادن امتحانات تكميلي نيز وجود دارد. دانشجوياني كه درخواستهاي پذيرش رسمي را براي دورهاي كه انتخاب كردهاند، در دست ندارند مجبور به دادن امتحانات تكميلي قبل از ورود به دانشگاه يا در دو ترم اول دوره ميباشند. قوانين تحصيلي، درخواستهاي رسمي براي ورود به دورههاي مختلف تحصيلي را تشريح و توصيف مينمايند. در كالجهاي هنرهاي زيبا تنها بعضي از دورههايشان داراي امتحان ورودي است كه استعداد هنري ارزيابي ميگردد. داوطلباني كه امتحان ورودي به دانشگاه را پشت سر نگذاشته باشند، ممكن است از آنها امتحان ورود به دانشگاه كه در برگيرنده ارزيابي براي تحصيلات دانشگاهي در طيف محدودي از رشتهها است به عمل آيد.
دانشجويان خارجي
در يک سال تحصيلي حدود 15 % از کل دانشجويان دانشگاههاي علمي دانشجويان خارجي هستند. اين دانشجويان در دانشگاههاي هنر 37% از کل دانشجويان هستند . سه دانشجويان خارجي در سال 2001/2000 در مدارس عالي فني بيش از 3% بوده است . تعداد دانشجويان رسمي کشورهاي اروپاي شرقي ( لهستان ، چک ، اسلوواکي ، مجارستان ، روماني ، بلغارستان ) که در اتريش مشغول به تحصيل هستند ا ز2000 نفر در ترم زمستان 91-1990 به 8700 نفر در ترم زمستان 2002-2001 رسيده است . و بدين ترتيب در اين يازده سال چهار برابر شده است . اما تعداد دانشجويان غير اروپايي که از کشورهاي در حال توسعه کمتر شده است . ميزان فارغ التحصيلان خارجي در دانشگاههاي اتريش در سال تحصيلي 2001-2000 بالغ بر 10% از کل فارغ التحصيلان بود.
پذيرش دانشجويان خارجي
فردي كه تابعيت كشور اتريش را دارا نمي باشد. تبعه هاي خارجي كه از شرايط يكسان تبعه هاي اتريشي بهره مي برند به قرار ذيل مي باشند :
شهروندان لوگزامبورگ، شهروندان Liechtenstein و اشخاصي كه در ايالت ( شهر ) Bolzano ( ايتاليا) با زبان مادري آلماني كه خودشان را اعضاي اين جامعة زباني دانسته و تبعيت اطريشي را دارا نمي باشند.
شرايط پذيرش
دانشجويان خارجي اگر مداركشان معادل با مدرك Matura باشد و به آنها اجازة ورود به دانشگاهي در كشور خودشان را بدهد. در دوره هاي تحصيلي دانشگاه پذيرفته ميشوند. آنها همچنين بايد مدركي را ارائه نمايند كه دال بر اين باشد كه يك مؤسسه آموزش عالي در كشور خودشان، آنها را در تحصيلات دانشگاهي در رشتة مورد نياز و مورد نظر مورد پذيرش قرار داده است.
مدارک مورد نياز
- برخورداري از مدرك مدرسه متوسطه Reifepru fung/ Matura
- گذراندنFachhochschule Programmes به منظور ورود به کليه مؤسسات آموزش عالي ( دانشگاه ها، دانشگاه هاي هنرو ......)
- برخورداري از دانش کافي زباني
دانش كافي از زبان آلماني مورد نياز مي باشد. در موارد خاص ، دانشجويان بايد امتحان زبان آلماني را ( بصورت كتبي و شفاهي ) در دانشگاه قبل از ثبت نام به عنوان دانشجويان تمام وقت، پشت سر گذارند. امكانات و شرايط تحصيل زبان آلماني در تمامي دانشگاه ها و در تعدادي از مدارس آموزش زبان در دسترس و قابل ارائه مي باشد. براي دانشجويان خاور نزديك، دوره هاي ويژه اي از طريق جامعة Purgstall - Hammer ارائه مي گردد.
جابجايي دانشجويان
از مجموعا 13303 فارغ التحصيل داخل کشور ، يعني فارغ التحصيلان مقاطع اول و دوم در سال تحصيلي 2000-1999 در دانشگاههاي علمي 28% در طي تحصيل در رابطه با تحصيلات خود دوره اي را د رخارج از کشور به سر برده اند . اين ميزان در دانشگاههاي هنر 21 درصد است که نمايانگر افزايشي حدود 2درصد نسبت به سال تحصيلي 98-1997 و حدود 8% نسبت به سال تحصيلي 97-1996 مي با شد . درمورد فارغ التحصيلان مقطع اول ميزان فارغ التحصيلان داخلي در سال تحصيلي 2000-1999 در دانشگاههاي علمي حدود30% و در دانشگاههاي هنر 25% است . در مورد مدارس عالي تخصصي در سال 2000-1999 ميزان 34 درصد از فارغ التحصيلان در طي تحصيل دوره اي را در خارج از کشور پشت سر گذاشته اند . درسال تحصيلي 2001-2000، 1094 مورد کمک هزينه تحصيلي براي تحصيل در خارج از کشور ، بر حسب معيارهاي اجتماعي ، و در مجموع به ميزان 1920684 يورو ازائه شده است . اين ميزان نسبت به سال گذشته افزايش چيم گيري نداشته است ، اما در مجموع از سال 1995 به بعد افزايشي 40 درصدي را نشان مي دهد . از طرف وزارت آموزش ، علوم و فرهنگ اکثر کمک هزينه ها تنها به منظور تحصيلات تکميلي براي فارغ التحصيلان دانشگاهها و مدارس عالي تخصصي اتريش ارائه مي شوند (برنامه هاي کارشناسي ارشد و يا دکتري در کشورهاي غير آلماني زبان ) . در اين زمينه در سال تحصيلي 2000-1999 ميزان 2 ميليون يورو تخصيص داده شد . و يا به منظور کارآموزي د رسازمانهاي بين المللي و فرا ملي در سال 2000-1999 به ميزان 125000 يورو کمک تعلق گرفت . محبوبترين کشورها براي تحصيل کشورهاي عضو اتحاديه اروپا ، امريکا و کانادا هستند . از سال تحصيلي 98-1997 تا 2000-1999 با مجموع 12857 مورد سکونت درخارج از کشور ، دانشجويان اتريشي در چهارچوب برنامه هاي گوناگون با اهداي کمک هزينه مورد حمايت قرا رگرفتند . از اين ميزان 11991 دانشجو پيش از اتمام مقطع اول و 1658 دانشجو پس از فارغ التحصيلي کمک هزينه دريافت کرده اند.
97% ازسفرهاي خارج توسط دانشجويان دانشگاهها صورت مي گيرد . يک چهارم اين موارد سفرتوسط دانشجويان دانشگاه وين (29%) و نيز دانشوران رشته هاي علوم اجتماعي و اقتصادي (25%) از بيشترين کمک هزينه هاي سکونت درخارج از کشور استفاده کرده اند .در زمينه تحصيلات در خارج ازکشور از سال تحصيلي 98-1997 افزايش اندکي در ميزان موارد تحصيل در ديگر کشورهاي اروپايي و چين به چشم مي خورد. ميزان موارد اقامتهاي تحصيلي در کشورهاي اروپاي مرکزي و شرقي و نيز امريکاي شمالي تغييري نکرده است .در مقايسه با سالهاي 1995-1994 تا 97-1996 تعداد سفرهاي تحصيلي خارجي دانشجويان اتريشي در چهارچوب برنامه هاي اعطاي کمک هزينه تقريبا بدون تغيير مانده است .در سال تحصيلي 98-1997 تعداد دانشجويان اتريشي متقاضي کمک هزينه د رچهارچوب برنامه هاي اراسموس بالغ بر 2479 نفر مي گشت که 5/65 درصد از آنها اين کمک هزينه را دريافت کردند. درسال 2001/2000تعداد اين دانشجويان به 3077 نفر افزايش يافته بودکه 3/62 % از آنها موفق به دريافت کمک هزينه شدند . از سال 1999 تا 2001 د رچهارچوب برنامه هاي لئوناردو از 935 دانشجو و حمايت به عمل آمد . در چهارچوب طرح گسترش فرصت هاي نوين آموزشي و برنامه هاي درسي جديد د رحوزه آموزش حرفه اي در سال 2000و 2001 د رمجموع 18پروژه با هدايت اتريش با دريافت مبلغ 8/2ميليون يورو حمايت مالي شدند . براي مدت 2 تا 3 سال 14 پروژه نوآورانه از طرف اتحاديه اروپا کمک مالي دريافت کردند، که سه مورد از آنها براي حمايت از قابليتهاي زباني و يکي براي راه اندازي يک شبکه فرا ملي بود.
کمک هزينه هاي جابجايي دانشجويان
طرح اراسموس
ارسال تحصيلي 93/1992کمک هزينه هاي جابجايي دانشجويان از محبوبيت بسياري برخوردار شده اس همچنين در سال تحصيلي 03/2002 موارد درخواست اين کمک هزينه ها 10% ا فزايش داشته است . د رميان دانشجويان انگليس رتبه اول و فرانسه رتبه دوم را به عنوان محبوبترين کشورهاي ميزبان دارا هستند . به طور سنتي دانشگاهها و پس از آنها آکادمي هاي تعليم وتربيت و آکادمي هاي اجتماعي بهترين امکانات را براي جابجايي دانشجويي عرضه مي کنند.
ارزيابي تحصيلي
از دانشجويان امتحانات كتبي و شفاهي به عمل ميآيد. امتحانات نهايي بوسيلة هيأت امتحانات برگزار ميگردد. مدارك ديپلم و پاياننامههاي دكتري براي ارزيابي در نظر گرفته ميشوند. تفاوت بين امتحانات از طريق قانون تحصيلات اعمال ميگردد. قوانين و دستوراتي كه بر دورههاي تحصيلي مختلف اعمال ميشوند، روشنكنندة نوع امتحان و تعداد دفعات امتحان در طي دورة تحصيلات ميباشد. مربي (استاد دانشگاه) تصميم ميگيرد كه در چه تاريخي از نيم ترم تحصيلي و با چه شيوه و روشي (امتحان كتبي يا شفاهي) دانشجويان ارزيابي گردند.قضاوت در مورد موفقيت دانشجو در يك درس ـ به استثناي دروس نظري ـ بر عهدة استاد ميباشد. چه در دانشگاهها و چه در دانشگاههاي هنر براي هر مقطع تحصيلي امتحان مربوط به آن برگزار مي شود: در مقطع كارشناسي امتحان كارشناسي و در مقطع كارشناسي ارشد امتحان كارشناسي ارشد. براي برگزاري اين امتحانات در قانون تحصيلات دانشگاهي مصوب سال 1997 سه شكل امتحان پيش بيني شده است:
- امتحانات كميسيوني براي تمام رشتهها
- امتحانات تخصصي براي هر رشته تخصصي
- امتحانات درسي براي هر بخش از دروس تخصصي
كميته آموزشي در مورد اينكه كدام امتحان يا كدام سيستم در هر رشته تحصيلي استفاده شود تصميم مي گيرد. علاوه بر شركت در امتحانات كارشناسي و كارشناسي ارشد ارائه يك پايان نامه كارشناسي يا كارشناسي ارشد نيزضرورت دارد. در تحصيلات دوره دكترا، مدرك اصلي اثبات كارايي دانشجو تز دكترا است. تحصيل با پشت سر گذاشتن امتحان شفاهي دوره دكترا پايان مي يابد. براي نظام امتحاني در مدارس عالي حرفه اي مقررات مركزي خاصي وجود ندارد. هر دوره آموزشي در مدارس عالي فني ترتيب امتحاني خاص خود را دارد. تحصيل در تمام رشته هاي مدارس عالي فني با انجام امتحان ليسانس پايان مي يابد. اين امتحان از يك پايان نامه و يك امتحان كميسيوني تشكيل مي شود. اساساٌ امكان تكرار هر امتحان كه توسط يك ممتحن برگزار مي شود براي هر دانشجو تا سه بار و در هر امتحان كه توسط يك كميته برگزار مي شود دوبار است. پس از مرحله دوم تحصيلي، يکبار تمديد اضافه بر تعداد پيشين امتحانات مجاز خواهد بود. در رشته هاي هنر امتحانات ديپلم را مي توان تا سه مرتبه تكرار نمود.قبول نشدن در آخرين دور مجاز امتحانات باعث محروميت از تحصيل مي شود. ادامه تحصيل يا شروع به تحصيل مجدد اين دانشجو در هيچ يك از دانشگاههاي داخلي مجاز نمي باشد اما تغيير رشته در هر زمان امكان پذير است. پشت سر گذاشتن موفقيت آميز امتحانات مي تواند همچنين در صورت احتمال محروميت از رشته جديد تحصيلي مد نظر قرار گرفته شود.در آكادمي مشاغل اجتماعي اصولا همان درستور العملها، آيين نامه ها و ابلاغيه هايي اعتبار دارند كه در مورد مدارس حرفه اي استفاده مي شوند. در مورد كارآموزي، دروس عملي و تمرينها فقط دو معيار قضاوتي وجود دارد: «موفقيت آميز » و يا «بدون موفقيت».
در دروس نظري قضاوت علمي با انجام امتحان شفاهي ( امتحاني در مورد موضوع درس در طول ترم براي درس نظري مذکور) صورت مي پذيرد. مقرارت مربوط به اين مورد در قوانين آموزشي معين شده اند. تكرار دوباره امتحان شفاهي در صورت عدم موفقيت امكان پذير است.
در سمينارها و كلاسهاي حل تمرين كارآيي دانشجويان به طور مستمر و در طي تمام ترم مورد بررسي قرار مي گيرد. (به صورت شفاهي، كتبي و عملي )
امکان اعتراض کتبي به نمره عدم قبولي نيز وجود دارد.در كالج ها اصولا همان دستورالعملها،آيين نامه ها و ابلاغيه هايي اعتبار دارند كه در مورد مدارس حرفه اي استفاده مي شوند ( قانون آموزشي مدارس، دستورالعملهاي مربوط به ارزيابي در مورد كارائي علمي). سوالات امتحاني توسط معلمان معين مي شود. از ديگر وظايف معلمان در كالج ها به عمل آوردن امتحانات و ارائه پيشنهاد در مورد سوالات امتحاني در زمينه امتحانات ديپلم كالج ها به شوراي مدارس استان است.
قضاوت در مورد كارآيي عملي دانش آموز در هر ترم بر مبناي همكاري وي در كلاس درس و تشخيص كارايي وي از طريق شفاهي، كتبي و عيلي صورت مي گيرد. امتحانات شفاهي در مورد مطالب درسي هر ترم مي توانند در صورت تمايل دانش آموز و تشخيص معلم به عمل آيند. تكرار اين امتحانات شفاهي امكان پذير نمي باشد. در صورت عدم قبولي و يا عدم ارزيابي در يك ترم، امتحانات شفاهي در ترم بعد به عمل مي آيند.
در پايان هر ترم، دانش آموز كارنامه دريافت مي كند.
در كالج در پايان دوره تحصيلي امتحان ليسانس به عمل مي آيد.
در آكادمي هاي فني-پزشكي و مامايي براي ارزيابي موفقيت تحصيلي در چهارچوب آموزش نظري در طي زمان تحصيلي امتحاناتي توسط كادر آموزشي ارائه دهنده دروس تخصصي مربوطه برگزار مي شوند. در چهارچوب آموزش عملي ارزيابي مداومي در طول ترم به عمل مي آيد و در پايان هر سال تحصيلي كارنامه صادر مي گردد. پس از به اتمام رساندن دوره تحصيلي يك امتحان ليسانس كميسيوني توسط كميسيون امتحانات به عمل ميآيد.
ارزشيابي مدارک تحصيلي
- مدارک Diplom که با 2 تا 3سال تحصيل، صادره از کليه کالج ها با هر گرايشي و همچنين تحصيلات نيمه تمام حداقل با گذراندن دوره عمومي دانشگاه ها (Studienabschnitt) به شرط برخورداري از ديپلم دبيرستان "کارداني" ارزشيابي مي شود.
- مدارکDiplom Ingenieur(FH), Magister(FH), Diplom Ingenieur Magister. Art, Magister که با 3تا 4سال تحصيل (طول دوره اسمي) صادره ازکليه دانشگاه ها، دانشکده هاي هنرهاي عالي و مدارس عالي فني، "کارشناسي" ارزشيابي مي شود.
- 3- Diplom Ingenieur, Magister. Art, Magister که با 4تا 5سال تحصيل(طول دوره اسمي) صادره از کليه دانشگاه ها، دانشکده هاي هنرهاي عالي و در صورت گذراندن پايان نامه، "کارشناسي ارشد پيوسته"ويا باداشتن مدرک کارشناسي "کارشناسي ارشد"ارزشيابي مي شود.
- مدارکDoktor به شرط داشتن مدارک بند هاي 2و3يا کارشناسي ارشد "دکتري"ارزشيابي مي شود.
- هيچيک از مدارک دانشگاهي که به صورت خصوصي، مکاتبه اي، ترددي و غير حضوري گرفته شود ارزشيابي نمي شود.
مشاوره تحصيلي
عدم قبولي در آخرين دور مجاز شركت در امتحان منجر به محروميت از تحصيل مي شود. ادامه تحصيل و يا شروع به تحصيل مجدد (در همان رشته ) در دانشگاههاي داخلي مجاز نمي باشد. البته تغيير رشته تحصيلي در هر زمان امكان پذير است. پشت سر گذاشتن موفقيت آميز امتحانات مي تواند در امر محروميت از تحصيل در رشته جديد مد نظر قرار گيرد.هر ترم در صورتي پشت سر گذاشته مي شود كه توانايي دانشجو در تمامي مواد درسي با توجه به کسب حداقل نمره كه در قانون تحصيلي در نظر قرار گرفته شده، مثبت ارزيابي شود. ادامه تحصيل با وجود تعدادي مواد درسي كه داراي ارزشيابي منفي ويا عدم ارزيابي بوده اند ممكن خواهد بود. ( جزئيات دستورالعمل ها در قوانين تحصيلي آمده است ). پيش شرط ارزيابي مثبت در يك درس، حضور دانشجو در كلاس، بر طبق حداقل زمان حضور كه در قوانين تحصيلي در نظر گرفته شده، مي باشد. پشت سر گذاشتن موفقيت آميز دوره كارآموزي به وسيله صدور كارنامه گواهي مي شود. در صورتيكه دوره كارآموزي با موفقيت پشت سر گذارده نشود، بايد با انجام يك شغل تجربي كه از نظر ارزشي با كارآموزي برابر باشد تكرار شود.تعدادي از معلمان آكادمي به عنوان مشاور آموزشي در نظر گرفته شده اند. اين معلمان در صورت تقاضاي دانشجويان در مورد انتخاب واحد، تعيين دوره آموزش و امتحان ليسانس يا مسائل ديگر اطلاعات لازم را در اختيار دانشجويان قرار مي دهند.
اشتغال دانشگاهيان
لازمه فارغ التحصيل شدن از يك دانشگاه لزوما مجوز اشتغال را به همراه نخواهد داشت. در صورتيكه براي استخدام در قسمتهاي دانشگاهي مجوز قانوني اشتغال لازم باشد، اين مجوز به جز در رشته دامپزشكي با يك دوره آموزشي ارتقائي بدست مي آيد. ( براي مثال در شغلهاي پزشکي، دبيري، قضاوت و غيره ) امکان تحصيل به عنوان دانشجوي مهمان، ارتباط با مؤسساتي كه در زمينه اشتغال فعاليت مي كنند و همچنين كارآموزي تحت نظارت در اين مؤسسات، اشتغال فارغ التحصيلان اين آكادمي ها را تسهيل مي نمايد. كار كردن بر روي پروژه هاي عملي و كارهاي تجربي و همچنين كارآموزي اجباري حرفه اي كه در زمينه هاي فني براي آموزش دانشجويان در نظر گرفته شده، زمينه اشتغال آسانتر فارغ التحصيلان كالج را فراهم مي كند. با مطابقت گرايشهاي تحصيلي نيازهاي روز بخش صنعت، تجربه كاري اين فارغ التحصيلان نيز حاصل مي شود.با سهمي كه تمامي گروههاي حرفه اي نامبرده امروزه در چهار چوب تحصيلات دانشگاهي در زمينه آموزش عملي در حوزه مؤسسات درماني و ديگر گرايشهاي مربوط به بهداشت ايفا مي كنند، تبديل دانش نظري آنان به تجربه شغلي و از اين طريق ورودشان به دنياي كار ممكن خواهد شد.
گستردگي جغرافيايي مراکز آموزش عالي
از نقطه نظر تاريخي و قدمت دانشگاهها در اتريش، در وين و گراتس متمركز شدهاند. در پنج دانشگاه علمي و سه دانشگاه هنر موجود در پايتخت به استثناي چند مورد جزئي كلية رشتههاي علمي و هنري ارائه ميشودكه بيش از يك سوم رشتههاي داير شده ميشود. براساس رشتههاي ارائه شده و از نظر گستردگي به ترتيب: شهرهاي گراتس، سالزبورگ، اينسبروك، لينتس و كلاگنفورت يعني 7 مركز ايالت از كلية 9 مركز ايالت مراكز دانشگاهي به حساب ميآيند. ارائه و وجود مدارس عالي تخصصي و دورههاي تحصيلي آن از دانشگاهها گسترده تر و محليتر است.
آمار تحصيلي
تعداد رسمي داشجويان اتريشي پذيرفته شده در دانشگاههاي کشور، تا آغاز دهة 90 افزايش يافت و از آن زمان اندكي تنزل يافته است. در ترم زمستاني 2001/2000 تعداد 19117 نفر تحصيلات خود را در يكي از دانشگاههاي علمي آغاز كردند. بيشترين استقبال از رشته هاي ادبيات و علوم طبيعي ( 11277 نفر )، علوم اجتماعي و اقتصادي ( 6175 نفر )، رشته هاي فني (4000 نفر )، رشته هاي حقوق 2348 نفر ) صورت گرفته است. در ترم زمستاني 2001/2000 همچنين 805 نفر در شش دانشگاه هنر مشغول به تحصيل شدند كه 59 در صد از اين جمعيت از خارج آمده بودند. مجموع تعداد دانشجويان از سال 1970 تقريباً چهار برابر شده است. در ترم زمستاني 2001/2000 در دانشگاههاي علمي در مجموع تعداد 234728 دانشجو ثبت نام كردند كه از اين تعداد 32580 نفر خارجي بوده اند. 221532 نفر (4/94% ) از دانشجويان دانشگاهها دانشجويان عادي و 13292 نفر (5/5 درصد ) دانشجويان خاص بوده اند. درصد زنان از كل دانشجويان 2/51 درصد بوده است. در همين ترم تعداد 6537 نفر در دانشگاههاي هنر و تعداد 11700 نفر در مدارس عالي تخصصي ثبت نام كردند. با مقايسة تعداد دانشجويان اتريشي نسبت به جمعيت ساكنين بين 18 تا 26 سال، در صد دانشجويان از اين جمعيت رقم 29% را نشان ميدهد. اين رقم در طي 20 سال گذشته بصورت مداوم در حدود 10 درصد رشد داشته است. از شركت كنندگان در كلاسهاي درس دانشگاهها ( دانشجويان اتريشي ) در حدود 93% در سنين بين 18 تا 25 سال بوده اند. يكي از اثرات بلند مدت رقم بالاي ورود به مدارس عالي در سالهاي گذشته رشد تعداد فارغ التحصيلان بوده است. نسبت به بالاترين رقم سال تحصيلي 97-1996 تعداد نخستين و دومين سري فارغ التحصيلان در سال تحصيلي 2000 با رقمي معادل 14933 اندكي تنزل يافته است و از اوايل دهة هشتاد سهم زنان از تعداد فارغ التحصيلان دانشگاهها رفته رفته افزايش يافته است. در حاليكه سهم زنان فارغ التحصيل در بين سالهاي 1980 و 1983 رقم 34% را نشان ميداد، اين رقم تا سال تحصيلي 2000/1999 به رقم تقريبي 9/47% افزايش يافت. بطور ميانگين دانشجويان دورة تحصيلي خود را در 14 ترم به اتمام رسانده و فارغ التحصيل مي شوند. در اصل دورة تحصيل در دانشگاهها بصورت قانوني بين 4 تا 5 ترم پيش بيني و تنظيم شده است. تنها 8/4% از دانشجويان تحصيلات خود را در مدت زمان پيش بيني شده به اتمام ميرسانند.
تعداد فارغ التحصيلان دانشگاههاي هنر در مجموع ثابت بوده است. در سال تحصيلي 2000/1999 در مجموع 701 دانشجو تحصيلات هنري خود را به پايان رساندند. بخشي از دانشحويان در حين تحصيل بخاطر شاغل بودن به درآمد شخصي متكي هستند. بيش از يك سوم فارغ التحصيلان سال تحصيلي 98/1997 در حين تحصيل بصورت مداوم شاغل بوده اند و 35% باقي مانده بيشتر در ايام تعطيلات شاغل بوده اند.درصد تحصيلات عالي در ميان شاغلان در اتريش 2/7 در صد است ( شاغلان داراي مدارك مدارس عالي نسبت به كل شاغلان)
فارغ التحصيلان دانشگاهها با مسئله و مشكل روز افزون اشتغال مواجه هستند. تعداد فارغ التحصيلان بيكار ثبت شده در مركز خدمات بازار كار در دهه هاي گذشته تا سال 97/1996 رو به رشد بود و از آن زمان اندكي از آن كاسته شده است. در مارس سال 2001 تعداد فارغ التحصيلان جوياي كار 4020 نفر اعلام گرديد.سهم افراد بالاي 50سال از اين تعداد از تاريخ مارس 1998 كمتر شده است.
نرخ آكادميهاي آموزشي طي سال 2000/1999
آكادمي علوم تربيتي | تعداد مؤسسات: 14، تعداد دانشجويان: 10202 |
آكادمي علوم تربيتي حرفه اي و شغلي | تعداد مؤسسات: 4، تعداد دانشحويان : 1205 |
آكادمي آموزشي زراعت و جنگلداري | تعداد مؤسسات: 1، تعداد دانشحويان: 82 |
آكادمي آموزشي مذهبي | تعداد مؤسسات: 9، تعداد دانشجويان: 806 |
آكادمي مشاغل خدمات اجتماعي | تعداد مؤسسات: 13، تعداد دانشجويان: 1225 |
كالج هاي فني- حرفه اي | 58 كلاس (53 دولتي و 5 خصوصي )، 1340 دانشجو |
كالج هاي بازرگاني | 23 كلاس، 482 دانشجو |
كالج هاي مد و صنعت پوشاك | 7 كلاس ( 6 دولتي و 1 خصوصي )، 117 دانشجو |
كالج هاي توريسم | 27 كلاس، 729 دانشجو |
تحقيقات آموزشي
اسناد مربوط به كليه پروژه هاي اجرا شده در اتريش در حوزه تحقيقات و توسعه آموزشي، در نشرية دوسالانه ( تحقيقات آموزشي در اتريش ) منتشر مي گردد. وضعيت فعلي تحقيقات آموزشي در اتريش بصورت كلي در فعاليت هاي زير مشخص مي گردد :
مشاركت در تحقيقات آموزشي
مشارکتهاي بين المللي
اتريش به طور مداوم در پروژه هاي تحقيقاتي IEA شركت مي كند و نتايج آن در سطح ملي براي اقدامات تضميني كيفيت آموزشي به كار مي روند. همچنين به تازگي نتايج پروژه TIMSS ( دومين پژوهش بين المللي علوم و محاسبات ) كه يك پژوهش در مورد مقايسة بين المللي بازده ها و عملكردها بود ؛ منتشر گرديد. مدارس بخش دوم مرحلة دوم تعليمات عمومي در اتريش در پروژة ياد شدة طرحIEAشركت نمودند. هدف آن ها در اين بود كه دانش هاي عمومي و تخصصي مربوطه را ارتقاء بخشند. نتايج به دست آمده براي اين بخش آموزشي بيشتر منفي بودند. ( بر اساس نتايج مربوطه در بخش آموزش ابتدايي و بخش اول آموزش ثانويه موقعيت اتريش در يك سوم ابتدايي قرار داشت ) ؛ چنانچه در نتيجه – بر اساس يك تجزيه و تحليل اوليه – تصميم گرفته شد ؛ اقداماتي براي بهبود ساختار اين بخش ها صورت گيرد. در نتيجة يك تجزيه و تحليل تكميلي كه نتايج تحقيق مقايسه اي بين المللي را به صورت كلي تائيد مي كرد ؛ در سال تحصيلي 2001/2000 يك تحقيق ابتكاري( بنام IMST2 - نوآوري هاي جديد در آموزش رياضيات ؛ علوم و آموزش هاي فني ) آغاز گرديد كه بايد بر پاية موفقيت طرح هاي پروژه اي و نيز استقبال مدارس مربوطه از اين طرح در سه سال آينده تحصيلي گسترش و توسعه يابد.
طرح هاي پژوهشي در چارچوب OECD (سازمان توسعه و همكاريهاي اقتصادي)
اتريش در طرح پژوهش OECD نيز شركت مي كند ؛ كه در آن با كمك ابزار پژوهش شناخته شده بين المللي، هر سه سال بازده دانش آموزان 15تا 16 ساله در زمينه هاي خواندن ؛ رياضيات و علوم طبيعي مورد سنجش قرار مي گيرد. ساير كاربردهاي اين ابزار پژوهشي و نيز نتايج مقايسه بين المللي در اين طرح مشابه طرح هايTIMSS وPOP3 مي باشد. اتريش همچنين در چارچوب پروژةCERI (مركز تحقيق و نوآوري آموزشي) متعلق به OCED در پژوهش هاي مختلفي شركت دارد. اين فعاليت هاي پژوهشي بر حول موضوعاتي چون خود مختاري و استقلال مدارس ؛ كيفيت آموزش و مدرسه و مسائل اقتصادي آموزشي متمركز شده اند. سمينارهاي منطقه ايOECD/CERI براي كشورهاي آلماني زبان در دورة زماني متوالي 99/97/1995 به موضوع ( يادگيري در جامعه اي باز و پويا ) پرداخته اند و كانون اين تحقيق در سالهاي مذكور به ترتيب به سمت نقش مدرسه ؛ به سمت نقشها و وظايف نوين براي مديريت مدارس و نظارت بر مدارس و نيز راه بردهاي جديد كنترل منظم گرايش يافته است. پژوهش هاي تحقيقي در چارچوب برنامه هاي اتحاديه اروپا نيز اجرا مي شوند : توسعه پتانسيل نيروي انساني ؛ فاكتورهاي هدايت كننده ؛ بهبود مباني علمي، اقتصادي واجتماعي در همكاري با ساير كشورهاي اتحاديه اروپا (EU). حمايت هاي مالي اين پروژه ها از سوي منابع متفاوتي صورت مي گيرد. پروژه هاي بزرگ (IEA) تا حد زيادي از جانب صندوق پژوهشي اتريش و اكثر پروژه هاي ديگر تقريبا به صورت كامل از جانب وزارت آموزش ؛ علوم و فرهنگ مورد حمايت مالي قرار مي گيرند. اجراي پروژه ها بخشي توسط موسسات و يا گروه هاي پژوهشي دانشگاهي و بخشي نيز توسط مركز توسعه آموزشي (ZSE) صورت ميگيرد.
فعاليت هاي تحقيقي- آموزشي در سطح ملي
بخش بزرگي از تحقيقات آموزشي به موضوعاتي همچون گسترش استقلال مدارس ؛ اقتصاد آموزشي(توسعه مدل هاي اقتصادي ؛ رشد تعداد دانش آموزان ؛ تاًمين مالي آموزش و تاًمين مالي مدارس ؛ تجزيه و تحليل مخارج و هزينه ها )، رسانهها و تكنولوژيهاي نوين، آموزش مؤثر در عرصههاي زندگي و تضمين كيفيت آموزشي، تعلق دارد كه در سالهاي خير داراي اهميت فوقالعادهاي شدهاند. پروژةQ.I.S (كيفيت در مدارس ) كه در ماه سپتامبر 1996 آغاز گرديده از پائيز سال 1999 در آدرس اينترنتي(https://ww.q.is.at در دسترس قرار دارد.
در راستاي توسعه كيفي در مدارس، كشور اتريش در سال تحصيلي 98/1997 با 5 مدرسه در پروژة اتحادية اروپا (EU) بنام (ارزيابي كيفيت آموزش و مدرسه) شركت نمود. هدف اين پروژه روشن نمودن لزوم و مزيتهاي ارزيابي كيفي براي تمام مراجع تصميمگيري سياست آموزشي و فعالان حوزه آموزش و نيز گسترش همكاريها و تبادل اطلاعات و تجربيات در داخل اتحاديه اروپا بود. اين پروژه به تازگي به پايان رسيده است و با دقت در نتايج، نكات مثبتي بچشم ميخورد كه از يك سو تجربيات بينالمللي كسب شده مثبت ارزيابي ميگردد و از سوي ديگر بعنوان يكي از ابتكارات در اتحاديه اروپا براي توسعه پروژههاي شاخص اروپايي به شمار ميرود (كه از جانب رياست دولت اتريش نيز مورد پشتيباني قرار گرفت).
فعاليتها در اين زمينه به شدت ادامه دارد. در تاريخ ژوئن 2000 دركنفرانس عمومي وزارت آموزش سندي مرتبط در اين زمينه ارائه گرديد. تاكنون در نتيجه اين ابتكارات كشور اتريش، از جانب اتحاديه اروپا ابتكارات كيفي متعددي اجرا گرديدهاند. يك نقطه عطف موضوعي كه پروژههاي آموزشي بسياري در حال حاضر حول اين محور در جريانند و يا در حال برنامهريزي هستند؛ موضوع ارزيابي سيستم آموزشي بطوركلي و جامع است (بعنوان مثال چشمانداز سيستم آموزشي). در اين زمينه در حال حاضر مسئله اصلي مورد بحث در بسياري از كشورهاي اتحاديه اروپا اين است كه نسبت هزينههاي بالاي دولت در بخش آموزش با بازده اين بخش در چه سطحي قرار دارد و چگونه ميتوان اين امكانات مادي را بصورت اقتصاديتر و موثرتري بكار گرفت. علاوه بر اين چالشهاي مورد نقد در توسعه آموزش، در چارچوب طرحهاي بزرگ نظرسنجي مورد تجزيه و تحليل قرار ميگيرند. بعنوان مثال ميتوان از نظرسنجيهاي يك موسسه تحقيقاتي نظرسنجي (كه به صورت دورهاي صورت ميگيرد) درباره ديدگاهها و طرح مشكلات مردم در بخش آموزش (رضايت از خدمات ارائه شده؛ وجهه شغل معلمي؛ سطح آگاهيها در مورد توسعههاي مهم صورت گرفته در بخش آموزش و غيره) نام برد. كه در آن در قالب متغير و متفاوت موضوعات و چالشهاي موجود در جديدترين بخشها مشخص ميگردند. تحقيقات آموزشي در بخش مدارس عالي بصورت مجزا در موسسات دانشگاهي مرتبط با رشتههاي مورد تحقيق، در دانشگاه سابق علوم آموزشي و تربيتي كلاگن فورت و مؤسسات علمي - آموزشي سازمان هاي اجتماعي انجام مي پذيرد.
چارچوب اروپايي بخش آموزش
ابتكار الحاق ابعاد اروپايي آموزش در برنامه هاي آموزشي
قانون بنيادي آموزش اتريش يعني قانون برنامه ريزي آموزشي ؛ در بند 2 ( وظايف مدارس اتريش ) از وابستگي اروپايي تعريف و تمجيد مي كند : آنها ( جوانان ) بايد به اين اظهار نظر مستقل و فهم اجتماعي برسند كه تفكرات سياسي و جهان بيني هاي ديگران را با ديد باز بپذيرند و قادر به سهيم شدن در زندگي اقتصادي و فرهنگي اتريش ؛ اروپا و كل جهان باشند و در اجراي وظايف صلح دوستانه و بشر دوستانه نسبت به كل بشريت همكاري داشته باشند. بعد اروپايي قضيه از طريق اصل آموزشي ( آموزش و پرورش سياسي ) در تمامي دروس جريان پيدا كرد. محتواي بخشنامه مربوط بدين شرح است : عمده هدف آموزش و پرورش سياسي عبارتست از تربيت كودكان براي آگاهي يافتن از اتريشي با بنيان دموكراتيك ؛ تفكر اروپايي و صراحت جهاني كه از درك و فهم نسبت به مشكلات موجود بشريت ناشي مي شود. در برنامه هاي آموزشي دروسي مانند جغرافي و تاريخ وضعيت حاضر يكپارچگي اروپا مورد توجه قرار گرفته است. از اين رو بعد اروپايي آموزش در برنامه آموزشي امروزه درس جغرافي و اقتصاد كلاس هشتم در مجموعه اي به اين نام تدريس مي گردد. ( اروپاي ما )
عناوين سرفصل هاي اين درس عبارتند از : آشنايي با تنوع جغرافيايي اروپا به كمك عكس و نقشه
- جمع آوري و استفاده از اطلاعات جغرافيايي و اقتصادي مربوط به نقاط و كشورهاي مختلف اروپا بدست آوردن صراحت در مقابله با مشكلات موجود در اروپا به عنوان مشكلات اتريشي و اروپايي
- مناظر ديدني اروپا
- زندگي در شرايط متفاوت سياسي ؛ اجتماعي و اقتصادي اروپا
مشاركتهاي بين مدرسه اي و مبادله دانش آموز
در سال هاي گذشته مبادله دانش آموزان و مبادلة نوجوانان و نيز پروژه هاي دانش آموزي بين المللي و گردهمايي هاي جوانان از رشد زيادي برخوردار شده اند. در اصل اين امر در سايه اقتصاد بين المللي ؛ سادگي و راحتي در امكانات فني ( بعنوان مثال هزينه پائين حمل و نقل ) و تكنولوژيهاي نوين ارتباطي تاثير گذار بوده است.كشورهاي اروپايي روز بروز يكديگر نزديكتر مي شوند بخصوص با باز شدن مرزهاي كشورهاي اروپاي مركزي و شرقي اين روند يكپارچگي سريعتر شده است. تماسها و روابط روبه رشد بين ملتها و فرهنگها نه تنها موجب بين المللي شدن و جهاني شدن آموزش و پرورش ميشود بلكه باعث تعامل بين فرهنگها و شناخت فرهنگها مي شود. رشد آگاهي ها در مورد تاثير متقابل فرهنگ يك ملت با ساير فرهنگها ؛ نسبي دانستن فرهنگ خودي و خود محوري ؛ غلبه بر ترس از ديگران و رشد قدرت و توانايي عمل كردن در شرايط تركيب فرهنگها ( زندگي در شرايط اختلاط فرهنگها)
وزارت آموزش ؛ علوم و فرهنگ اتريش دفاتر خدماتي را و تعاوني براي معلمان ؛ اولياء و دانش آموزاني كه علاقمند به مشاركت هاي بين مدرسه اي و برنامه هاي تبادلات دانش آموزي هستند، داير كرده است. با توجه به نيازها امكانات متنوعي در حوزه روابط بين المللي ارائه مي شوند.
مبادله كلاسي دانش آموزان
دستور العمل تشكيل كلاس هاي اتريش، تعداد معيني از روزها را براي تشكيل چنين دوره هاي چند روزه اي پيش بيني كرده است. بعنوان مثال در مقطع كلاس پنجم تا كلاس هشتم دوره هاي چند روزه را تا نسبت حداكثر 28 روز كاري مي توان تشكيل داد. در كلاس هاي نهم تا دوازدهم ( يا سيزدهم )به ازاي هر سال6 روز كاري پيش بيني شده است. شركت كردن 70 درصد دانش آموزان كلاس اجباري است. اگر اين مقدار كفايت نكرد ؛ بخصوص در مورد شركت در برنامه هاي اتحاديه اروپايي ؛ اولياي درجه يك مدرسه مي توانند در چارچوب امكانات مالي و پرسنلي موجود از كلاس نهم با افزايش اين مقدارتا 15 روز كاري موافقت كنند. تصميم گيري درباره هدف ؛ محتوا ؛ مدت و دستور العملهاي اجرايي دوره هاي چند روزه، وظيفه كميسيون اجتماعي مدرسه ( شوراي كلاس و شوراي مدرسه ) مي باشد. به عبارت ديگر مدرسه بطور مستقل تصميم مي گيرد چه برنامه هايي را اجرا كند ( بعنوان مثال هفته هاي ورزشي ؛ هفته هاي تحقيقاتي و يا مبادله دانش آموز ).
مدارس بسياري مبادله دانش آموز را با هدف بهبود آشنايي دانش آموزان با زبان كشورهايي كه در اتريش تدريس مي شود انجام مي دهند. دانش آموزان اتريشي در كلاس هاي درس كشور ميزبان شركت مي كنند و با خانواده هاي آنان زندگي مي كنند. پس از آن دانش آموزان مدرسه شريك در آن كشور، ميهمان همكلاسي هاي اتريشي خود خواهند بود. اين نوع مبادله دانش آموزان غالبا ( به دليل كمبود تعداد دانش آموزان شريك ) به صورت يك طرفه صورت مي گيرد. نوع ديگري از سکونت در خارج به صورت كلاسي ( هفته فشرده زبان ) است كه در آن اجراي پروژه اي را كه در اتريش پايه ريزي شده است، به مدت يك هفته در كشور ديگر و به زبان خارجي ارائه مي دهند و دامش آموزان با خانواده هاي محلي زندگي مي كنند.
همكاريهاي دانش آموزي
تعداد روز افزوني از دانش آموزان اتريشي براي تبادل اطلاعات ( بعنوان مثال درباره فرهنگ خودي و يا موضوعات ويژه اي همچون حفظ محيط زيست ) مشغول برقراري ارتباطات طولاني ( يكساله و بيشتر ) با مدارس خارجي هستند. بواسطه همكاري هاي بين مدرسه اي به مركز بين المللي فرهنگها ماموريت داده شد تا بعنوان مركز اطلاعاتي ؛ مشاوره اي و خدماتي در خدمت معلمين علاقمند باشد. از سال 1990 علاقه شديدي براي برقراري همكاري هاي بين مدرسه اي با كشورهاي اروپاي مركزي و شرقي ايجاد شده است. اين اقدامات از جانب وزارت آموزش ؛ علوم و فرهنگ از نظر مالي نيز حمايت مي شوند. فعاليت هاي مبادلاتي اكثراً به صورت هفته هاي تحقيقي انجام مي شوند. در اين مورد، كيفيت آموزش در روابط مدرسه اي بين المللي بايد در صدر توجه قرار گيرد. بنا براين برنامه هاي ديد و بازديد ؛ برنامه هاي ورزشي مشترك و غيره بايد فعاليت هاي مشترك درسي بيشتري را با محتواي ياد گيري و آموزش بين تمدن ها و فرهنگها باعث شود. پروژه هاي آموزشي اروپايي در چارچوب برنامه (Comenius) از اهميت ويژه اي برخوردارند.
مبادله انفرادي دانش آموز
در اين حوزه وزارت آموزش ؛ علوم و فرهنگ با سازمان هايي كه برنامه هاي مختلفي را ارائه مي دهند همكاري مي كند. در اين طرح دانش آموزان سنين 15 تا18 سال امكان مي يابند براي مدتي ( سه ماه – يك ترم – يك سال ) به مدرسه اي در خارج بروند. دورة مدرسة زبان خارجي كه حداقل 5 ماه و حداكثر يك سال به طول مي انجامد در اتريش بعنوان يكي از دوران موفق تحصيلي بحساب مي آيد ( البته برگزاري امتحانات اجباري نيست ) بعنوان مثال در اتريش برنامه هاي زير ارائه مي شوند :
برنامه سفر خارجي يا سفر ساليانه امكان تحصيل در يك مدرسه عالي بمدت يك سال را در يكي از 55 كشور اروپايي و غير اروپايي فراهم مي كند. شركت كنندگان در اين برنامه در اين مدت نزد خانواده هايي در كشور ميزبان زندگي مي كنند. در چارچوب برنامه هاي نيم سالي دانش آموزان ميبايست در مدت بين ماه هاي از ژانويه تا جولاي و يا از جولاي تا ژانويه در يكي از كشورهاي نيمكره جنوبي به مدرسه بروند و در اين مدت نزد خانواده اي در كشور ميزبان زندگي كنند. در چارچوب برنامه هاي ثلثي، دانش آموزان اتريشي يك ثلث از سال تحصيلي ( سه ماه ) را به مدرسه اي در يك كشور اروپايي ديگر مي روند و نزد خانواده اي در آن كشور زندگي مي كنند. دانش آموزان خارجي نيز براي همين منظور به مدت سه ماه به اتريش مي آيند. وزارت آموزش ؛ علوم و فرهنگ از برنامه هاي تبادل دانش آموزي با اطلاع رساني حمايت ميكند، همچنين اين وزارت خانه شركت كنندگان در اين طرح را كه خانواده هايشان توانايي پرداخت كليه هزينه هاي برنامه را ندارند مورد حمايت مالي قرار مي دهد. دانش آموزان بسياري براي تقويت زبان هاي خارجي خود مدت 2تا 3 هفته را در كشورهايي همچون انگلستان ؛ ايرلند ؛ فرانسه ؛ اسپانيا يا ايتاليا مي گذرانند. در اين مدت آن ها معمولا يك دوره زبان را مي گذ انند و يا در خوابگاه و يا با پرداخت هزينه نزد خانواده هاي ميزبان زندگي مي كنند. اين نوع از ارتباطات شخصي نيز توسط سازمان هاي خصوصي انجام مي پذيرد. به دستور وزارت آموزش ؛ علوم و فرهنگ وظيفه ايجاد ارتباطات براي دوستيهاي نامه اي به عهده مركز بين المللي تمدنها گذارده شده است. براي تغيير اين مبادلات از سطح ارتباطات موقتي و كوتاه مدت به همكاري هاي دنباله دار و مداوم و با كيفيت و فراتر از مرزها وزارت آموزش ؛ علوم و فرهنگ ابتكار بخرج داد و پروژه هاي تحقيقاتي ابتدايي را ايجاد كرد كه براي مدرسه ها نوعي راهبر و راهنما بحساب مي آيند.
فعاليت هاي اروپايي در چارچوب آموزش و ادامه تحصيل معلمين
درحال حاضر همكاري هاي دو جانبه متعددي ميان اتريش با كشورهاي اروپايي ديگر بخصوص دولتها و كشورهاي اروپاي مركزي و شرقي در حال انجام است. معلمان اين كشورها مي توانند در دوره هاي آموزشي تكميلي در اتريش شركت كنند. علاوه بر اين در صورت درخواست، امكان برگزاري دوره هاي آموزشي مقطعي در اتريش و يا كشورهاي مذكور و با شركت اساتيد اتريشي وجود دارد. اتريش بعنوان يكي از اعضاي شوراي اروپا در برنامه بورسيه معلمانCDCC شركت دارد. در چارچوب اين برنامه، معلمان از ساير كشورهاي عضو طرح در برنامه هاي كوتاه مدت آموزش تكميلي معلمان در اتريش شركت مي كنند. در مقابل معلمان اتريشي در دوره هايي كه شوراي اروپا در ساير كشورهاي عضو طرح برگزار مي كند شركت مي كنند. در راستاي آموزش تكميلي معلمان در اتريش، سطح گسترده اي از برنامه ها و دوره ها در سطح اروپايي برگزار مي شود. بر پايه قراردادهاي دو جانبه فرهنگي، اتريش مدتهاست كه علاوه بر تبادل معلم ( با كشورهاي انگلستان و فرانسه )، همچنين تبادل گسترده دستياران زباني ( با كشورهاي انگلستان، فرانسه، ايتاليا،كرواسي،اسپانيا، ايرلند و روسيه ) را صورت مي دهد.
مشاركت اتريش در طرح سقراط (SOKRATES)
روند شركت و عضويت اتريش در طرح هاي سقراط و اراسموس(ERASMUS)
طرح هاي اراسموس : از تاريخ اول نوامبر 2000 براي سال تحصيلي 2002-2001 مجموعا 83 درخواست بشرح زير شركت در قرارداد طرح مدارس عالي ( اراسموس ) صادر شد :
12 درخواست از دانشگاه ها بود، 6 درخواست از دانشگاه هاي هند، 15 درخواست از مدارس عالي تخصصي، 19 درخواست از آكادمي هاي بخش بهداشت ( آكادمي هاي فني – پزشكي و نيز آكادمي هاي مامائي )، 14 درخواست از آكادمي هاي آموزشي تربيتي، 4 درخواست از آكادمي هاي آموزش حرفه اي، 3 درخواست از آكادمي هاي آموزشي مذهبي (در مجموع 31 درخواست از آكادمي هاي آموزش و تربيت معلم )، 7 درخواست از آكادمي هاي مشاغل اجتماعي، 3 درخواست از ساير موسسات. كليه 83 درخواست رسيده پذيرفته شده اند.
5 درخواست از 83 درخواست براي اولين بار بوده اند.
طرح ECTS (سيستم اروپايي سنجش كاركردهاي آموزشي)
طرح ECTS در اتريش با علاقه شديدي روبرو شد. در مجموع 50 موسسه براي شدن به طرح ECTS درخواست كمك مالي كردند. 45 موسسه در طرح ECTS پذيرفته شدند ( درصد پذيرش 90 درصد)
در سطح اروپا : از 30 كشور مجاز به شركت در طرح سقراط در مجموع 911 طرح به ECTS وارد شدند و 751 طرح از آن ميان پذيرفته شد ند. سهم اتريش از طرح هاي پذيرفته شده 7/6 درصد مي باشد.
طرح PROG (گسترش برنامه آموزشي)
- در اتريش در مجموع 9 درخواست برنامه آموزشي صادر شدند. از اين بين 7 درخواست مورد موافقت واقع شدند ( درصد پذيرش 8/77 درصد)
در سطح اروپا : از 30 كشور مجاز به شركت در طرح سقراط در مجموع 72 درخواست طرح PROG صادر شد كه 29 تاي آن پذيرفته شدند. سهم اتريش از طرح هاي پذيرفته شده 1/24 درصد بوده است.
آمار PROG:
مؤسسه
در سطح اروپا : از 30 كشور مجاز به شركت در طرح سقراط مجموعا 68 MOD درخواست شده و از اين ميان 21 MOD پذيرفته و مورد موافقت واقع شدند. سهم اتريش از درخواست هاي پذيرفته شده 7/4 درصد بوده است.
پروژه هاي سميناري
موسسات اتريشي مجموعا 2 بار درخواست پروژه هاي همايشي كردند. يكي از اين دو درخواست پذيرفته شده است. ( درصد پذيرش 50 درصد )
در سطح اروپا : از 30 كشور مجاز به شركت در طرح سقراط در مجموع 27 درخواست طرح هاي همايشي شد كه از ميان آن ها 13 طرح پذيرفته و مورد موافقت واقع شدند. سهم اتريش ازطرح هاي قبول شده 6/7 درصد بوده است.
آمار IP:
مؤسسه | تعداد در خواست | تعداد درخواست پذيرفته شدهدانشگاه ها |
دانشگاه هاي هنر | 9 | 6 |
مدارس عالي تخصصي | 1 | 0 |
آكادمي هاي تربيتيآكادمي هاي شغلي تربيتيآكادمي هاي ديني - تربيتي | 2 | 1 |
آكادميك هاي مشاغل اجتماعي | 12 | 10 |
آكادميك هاي مشاغل بهداشتي | 2 | 2 |
برنامه هاي فشرده (IP) | 0 | 0 |
در اتريش در مجموع 26 درخواست و دوره هاي فشرده صادر شدند.
از اين ميان 19 طرح مورد موافقت واقع شدند. ( درصد پذيرش 73 درصد )
در سطح اروپا : از 30 كشور مجاز به شركت در طرح سقراط در مجموع 262 درخواست دورههاي فشرده (IP) صادر شده كه از آن ميان با 163 طرح موافقت شده است. سهم اتريش از طرح هاي پذيرفته شده 6/11 درصد بوده است.
مساعدتهاي انتقالي (اراسموس)
انتقال دانشجو : از سال تحصيلي 93/1992 به بعد مساعدتهاي انتقال دانشجو با استقبال گستردهاي روبرو شدند. براي سال 2002/2001 نيز انتظار رشد اين درخواستها ميرود. كشورهايي كه بيشترين درخواستها را براي انتقال كردهاند، به ترتيب انگلستان و فرانسه هستند. بطور معمول و سنتي طلايهدار اين حركت دانشگاهها بودهاند و آكادميهاي آموزشي - تربيتي و مشاغل اجتماعي در رتبههاي بعدي قرار دارند.
انتقال اساتيد : مدارس عالي رفته رفته سهم بيشتري از مساعدتهاي انتقال در اتحاديه اروپا را به خود اختصاص ميدهند. 447 استاد دانشگاه در ساير مدارس عالي شريك كلاس تشكيل دادهاند. از اين ميان 320 معلم از بخش آكادميهاي آموزشي و آكادميهاي مشاغل اجتماعي بودهاند.
طرح مينوس (COMENIUS)
از سال 1995 تعداد 565 طرح (درخواست جديد) با مشاركت اتريش در چارچوب طرح Comenius1 صادر شدهاند. براي سال تحصيلي 2002/2001 در مجموع با 372 طرح Comenius1 جهت كمك مالي موافقت شده است (155 طرح جديد و 217 درخواست تمديد مدت طرح). اكثر اين پروژه ها داراي برنامهريزي 3 ساله هستند و روي موضوعات مختلفي كار ميكنند؛ مانند هويت منطقهاي؛ ميراث فرهنگي؛ محيط زيست؛ شهروند فعال اتحاديه اروپا و يا گذر مدرسه ـ اقتصاد.
از سال 2001 همچنين پروژههاي سابق Lingua-E در طرح Comenius1 ادغام شدند. در سال تحصيلي 2002/2001 با حمايت مالي 15 طرح زبانهاي خارجي موافقت شده است.
نوع جديدي از پروژهها به تازگي در طرح Comenius1 داخل شدهاند كه طرحهاي گسترش مدارس ميباشند؛ و در سال 2002/2001 براي نخستين بار تعداد 30 طرح از اين نوع مورد موافقت جهت كمك مالي قرار گرفتند. علاوه بر اين در دوره اول طرح سقراط تعداد 1534 فعاليت جنبشي (بازديدهاي علمي؛ مبادله معلمان و دورههاي كارگاهي) درخواست شدهاند. از آگوست 2001 اين درخواستها بعنوان بخشي از روند صدور درخواست پروژه بحساب آمده و بصورت مجزا مورد موافقت واقع نميشوند. براي آمادهسازي درخواستها از شروع طرح سقراط تعداد 1027 ديدار آمادهسازي مورد موافقت واقع شدهاند.
طرح Comenius (پروژههاي اشتراكي)
در سال 2001 در مجموع تعداد 25 درخواست طرح كه با همكاري موسسات اتريشي و يا با مشاركت موسسات اتريشي و ساير كشورها صورت گرفته در بروكسل تنظيم شدند. از اين ميان 14 طرح مورد موافقت كميسيون اروپا براي حمايت مالي قرار گرفتند. در كل اروپا تعداد 135 درخواست تنظيم شد كه با 80 طرح از اين ميان موافقت جهت حمايت مالي صورت گرفت.
طرح Comenius2.2.c.1 (دورههاي تكميلي عمومي) :
از آغاز طرح در تاريخ اول مارس 2001 تعداد 51 نفر درخواست سوبسيد براي برگزاري دورههاي تكميلي عمومي كردهاند. پس از بررسي شايستگي درخواست كنندهها تنها يك مورد مورد قبول واقع نگرديد. ميزان سوبسيدها و كمكها شامل 100 درصد هزينههاي سفر؛ 50 درصد هزينههاي برگزاري دوره و نيز مبلغي براي هر روز كه بر اساس جدول موجود محاسبه ميشود ميگردد.
طرح Comenius2.2.c.2 :
تا تاريخ اول مارس 2001 تعداد 134 نفر براي دريافت شهريه جهت شركت در حوزه زبانهاي خارجي درخواست نمودهاند. از آن ميان به درخواست 121 نفر شهريه تعلق گرفت. اين شهريه شامل 100% هزينه سفر، 50% هزينه دوره و مبلغي بابت شركت در دورهها و سکونت ميگرديد. همچون گذشته زبانهاي انگليسي و فرانسه بيشترين گروههاي زباني مقصد بودهاند.
طرح Comenius2.2.B (دستياران زباني):
در تاريخ اول مارس 2001 تعداد 37 دستيار براي شركت در اين برنامه در سال تحصيلي 2002-2001 درخواست كردهاند. بر اساس بودجه موجود 21 نفر ميتوانستند براي اين دوره اعزام شوند و 35 مدرسه اتريشي داراي يكي از دستياران شركت كننده در طرح ميشدند. دستياران اعزام شده به مدارس اتريش بيشتر از كشورهاي اروپاي شرقي بودهاند. در تقسيم معلمان اتريشي در بين كشورهاي متعهد سعي در ايجاد اعتدال شده است.
طرح Comenius3 (شبكههاي موضوعي) :
در دور اول روند دو مرحلهاي طرح Comenius3 (شبكههاي موضوعي) از تاريخ اول نوامبر سال 2000 تعداد 110 پيش درخواست در سطح اروپا صادر شدند كه 31 تاي آنها به مرحله نهايي راه يافتند. در آخر 11 درخواست مورد پذيرش واقع شدند و 4 درخواست در ليست انتظار قرار دارند. اتريش دو شبكه را هدايت ميكند (شبكه SAB/MBT توسط جمعيت اقتصاد ملي ايالت اشتاير مارك در گراتس {مجموع سرمايه –254993 يورو} و شبكه BARFIE توسط مركز رسانهاي و كتابخانهاي ادبيات كودك و نوجوان در وين با سرمايه ـ319603 يورو؛ علاوه بر اين اتريش در چهار شبكه ديگر بعنوان شريك عضو ميباشد. اولين شبكه موجود در ليست انتظار نيز توسط اتريش هدايت ميگردد.
طرح تدوين و فراگيري زبان LINGUA
هنگام اجراي مرحله دوم طرح SOKRATES حوزه طرح LINGUA به دو بخش و حوزه تقسيم گرديده است. هدف كلي اين طرح گسترش و توسعه تنوع زباني در محدوده اتحاديه اروپا، بهبود كيفيت در حوزه آموزش و فراگيري زبانهاي خارجي و همچنين ايجاد زمينه راهيابي به مسيرهاي آموزش زبان بصورت ساده و دائمي ميباشد. در دو مرحله درخواست وارد شده در بخش LINGUA 1 سه پروژه با مشاركت اتريشيها در هر كدام و در بخش LINGUA 2 دو پروژه كه يك سوي مشاركت آن اتريشي است، مورد موافقت قرار گرفتند.
پروژههاي ARION و EURYDICE
اطلاعات آموزشي در اروپا
اروپا از ژانويه سال 1993 در طرح ARION مربوط به اقامتهاي تحصیلی براي متخصصان و كارشناسان آموزشي و طرح EURYDICE مربوط به شبكه اطلاعرساني آموزشي شركت جسته است. از آن تاريخ در هر ايالتي تعدادي هماهنگ كننده معرفي ميشوند كه مسئول معرفي شركتكنندگان طرح ARION و يا پخش نشريات EURYDICE در سطح آن ايالت ميباشند. ساليانه يكبار همايشي بين نمايندگان ملي اتريش در طرح و هماهنگ كنندههاي ايالتها برگزار ميگردد كه در آن اقدامات بعدي مورد بحث و بررسي قرار ميگيرد و همكاريهاي تكميلي متقابل براي اجراي اين دو برنامه از طرح سقراط در بخش آموزش اتريش دنبال ميشوند. اطلاعات مربوط به طرح EURYDICE (نشريات، بانكهاي اطلاعاتي EURYBASE درباره سيستم آموزشي اتحاديه اروپا، كشورهاي منطقه آزاد تجاري اروپا (EFTA)، كشورهاي بازار مشترك اروپا (EWR) و كشورهاي عضو سيستم آموزشي دايرهالمعارف اروپا) و نيز مربوط به طرح ARION در اينترنت موجود است (آدرس : (https://www.schule.at سايت اينترنتي schule.at مخصوص اهداف معلمان اتريشي ايجاد گرديده است. مركز EURYDICE در اتريش علاوه بر موارد مذكور، به جمعآوري اطلاعات و پاسخگويي به سوال وزارتخانههاي مرتبط با امر آموزش و نيز كارشناسان آموزشي داخل و خارج كشور ميپردازد. در اتريش بطور متوسط سالانه 4 همايش اقامتهاي تحصیلی در ايالتها برگزار ميشود و هر بار 50 كارشناس آموزشي براي دورههاي اقامت دانشجویی ARION به كشورهاي ديگر اروپايي اعزام ميشوند.
مشاركت اتريش دربرنامه اجرايي لئوناردوداوينچي 2
از تاريخ اول ژانويه 2000 طرح اجرايي اروپايي لئوناردو داوينچي 2 در امر آموزش حرفهاي دوره دوم خود (از سال 2000 تا سال 2006) را تجربه كرد. پس از مشورت با پارلمان اروپا اين طرح در تاريخ 26 آوريل 1999 توسط شوراي وزيران بطور رسمي پذيرفته شد. (و در تاريخ 11 ژولاي 1999 در روزنامه رسمي شماره 146 و در صفحه 33 بچاپ رسيد). طرح لئوناردو داوينچي 2، مانند مرحله اول كه از سال 1995 تا 1999 صورت گرفت (و لئوناردو داوينچي 1) نام داشت؛ كمك به جوامع براي سياست آموزش حرفهاي بوده، چنانچه در پيمان ماستريخت در سال 1992 مورد درخواست واقع شده بود و تكيه بر اصل 127 پيمان اتحاديه اروپا داشت. اين برنامه ميبايست اقدامات كشورهاي عضو را حمايت و تكميل كند. هدف اين برنامه بهبود كيفيت؛ نوآوري و انعكاس قالب اروپايي در سيستمهاي آموزش حرفهاي و كارآموزي حرفهاي با همكاري فرامرزي ميباشد. در اين برنامه دركنار 15 كشور اتحاديه اروپا و 3 كشور بازار مشترك اروپا (ليختن اشتاين؛ ايسلند؛ نروژ) همچنين كشورهاي اروپاي شرقي و مركزي شامل (مجارستان، روماني، جمهوري چك، لهستان، اسلواكي، بلغارستان، اسلووني، استوني، لتوني، ليتواني) بهمراه قبرس، مالت و تركيه در سطح كامل حق مشاركت دارند.بر اساس يك مسابقه در سطح اروپا در قالب همكاريهاي فشرده بين اشخاص مختلف و صاحبان و ارائهدهندگان تحصيلات عالي و تكميلي حرفهاي (بعنوان مثال ادارات سازماني، مدارس حرفهاي، دانشگاهها، شركاي اجتماعي، كارگاههاي آموزشي، موسسات آموزشي، انستيتوهاي تحقيقي آموزشي) پروژههاي نوين و ابتكاري اجرا شدند. بنياد ملي لئوناردو داوينچي بعنوان مركز ملي هماهنگي براي طرح جامع لئوناردو داوينچي 1 در دسامبر 1994 بر اساس ابتكار مشترك وزارت آموزش و امور فرهنگي و وزارت علوم، ترافيك و هنر تاسيس شد و در تاريخ اول فوريه 1995 شروع بكار كرد. از وظايف اين مركز ميتوان به نكات زير اشاره كرد:
اداره طرح لئوناردو داوينچي در سطح ملي و داخلي، اجراي دورههاي لئوناردو داوينچي در سطح ملي و داخلي، اجراي برنامههاي اطلاعرساني (نشريه لئوناردو؛ خبرنامه؛ همايشها و جلسات اطلاعرساني و غيره)، مشاوره و همكاري در طرح ها و پروژههاي فردي، اداره امور اجتماعي و انعقاد قراردادها، جمعآوري اسناد و ارزيابي پروژههاي جاري طرح، ايجاد و برقراري ارتباط با مراكز مرتبط با طرح لئوناردو در داخل و خارج از كشور. از سال 1996 روابط عمومي طرح و دفتر طرح لئوناردو با ايجاد يك Homepage آغاز بكار كرد. با مراجعه به آدرس اينترنتيhttps://www.leonardodavinci.at/ ميتوان علاوه بر دسترسي به اطلاعات جامع و اساسي درباره طرح و درخواست شركت در طرح، از اطلاعات و نكات تازهتري درباره همايشها، خلاصه مقالات و طرحها و نيز ساير آدرسهاي مرتبط با طرح مطلع شد. علاوه بر اين، در چارچوب آمادهسازي جهت اعلان پيشنهاد طرح و پروژه، همايشهاي اطلاعاتي (معمولا براي هر رشته همايش خاصي برگزار ميشود) و كارگاههاي آموزشي براي حمايت از ارائهدهندگان پيشنهاد در طرح برگزار ميشود. براي طرح لئوناردو داوينچي 2 فقط سه فراخوان جهت ارائه طرحها در سالهاي 2000 – 2002-2004 صورت خواهد گرفت كه در آنها تقدمها و اولويتهاي طرح نيز معين خواهد شد. البته طرحها همچون گذشته ميتواند بصورت سالانه تنظيم شود. مجريان طرح آموزش حرفهاي كه در ابتدا به آنها اشاره شد، گسترش طرح را مشخص ميكنند. مجموعه اهداف گوناگوني مطلوب هستند و قرار است با تلاش مجريان پروژهها و نيز مركز همكاريهاي ملي اتريش اتحاديهاي پويا ايجاد شود تا پروژههاي فرا ملي را اجرا كند و سعي در گسترش نتايج حاصله داشته باشد. طرح لئوناردو داوينچي 2 نيز مانند طرح قبلي خود (لئوناردو داوينچي 1) وظيفه بالا بردن كيفيت آموزش شغلي و حرفهاي در كشورهاي عضو طرح را دارد تا شانس اشتغال افراد بالا رفته و از محدوديتهاي اجتماعي جلوگيري شود. هدف اين طرح حمايت از اتحاد اقتصادي و اجتماعي اتحاديه اروپا و تقويت قدرت و نيروي شاغل در اقتصاد اروپا ميباشد. سال 1999 از نگاه اتريش سالي همراه با موققيت و ثبت ركورد بوده و تنها از نظر تعداد طرحها و پيشنهادات ارائه شده سالي قابل توجه است. در قالب برنامههاي واسطهاي و تبادلي براي دانشآموزان، كارآموزان، كارگران جوان، دانشجويان و محققان درمجموع 87 طرح و پيشنهاد ارائه شده است (80 طرح در بخش 1 و 7 طرح در بخش 2) كه توجه به جايگاههاي تخصصي مختلف و كشورهاي شريك متفاوتي دارند. اين تعداد نسبت به سال ما قبل آن رشد 45% را نشان ميدهد. پروژههاي يك بعدي در مقايسه با سال ماقبل خود كمتر ارائه شدند، چرا كه تمركز اصلي پروژهها در سال قبل حول محور فعاليتهاي جنبشي و پويا و پروژههاي ضربدري ميچرخيد. مهلت ارائه آخرين مرحله از ارائه طرحها تاريخ 23 مارس 1999 بوده است. در مجموع 108 طرح ارسال شدند. علاوه بر 87 طرح واسطهاي ـ تبادلي تعداد 4 طرح و پروژه تحقيقي و 17 پروژه ضربدري وجود داشت. درسال 2000 در حدود 1200 نفر در بخش آموزش حرفهاي (كارآموز، دانشآموز، دانشجو، كارگران جوان، فارغالتحصيلان و محققان) در چارچوب 70 پروژه سيار و متحرك امكان سکونت در كشور ديگر و آموزش حرفهاي و شغلي را يافتند. در همان سال 60 درخواست پروژههاي يك بعدي و ساده؛ 60 درخواست پروژههاي زبان و يك درخواست براي ايجاد گسترش شبكه اطلاعرساني فرا ملي به دبيرخانه ملي طرح ارسال شدند. انتخاب نهايي پروژهها در دسامبر 2000 صورت گرفت. در برنامه جديد به مدت 7 سال نه تنها دوره طرح طولانيتر شده، بلكه حمايتهاي مالي به 5/1 ميليارد يورو افزايش يافته است. طرح لئوناردو داوينچي 2، سه هدف اصلي را دنبال ميكند: 1- بهبود تواناييها و شايستگيهاي افراد بخصوص جوانان در آموزشهاي اوليه شغلي در كليه سطوح و رشتهها، بخصوص با روش آموزشهاي متناوب، 2- بهبود كيفيت آموزشهاي تكميلي شغلي و امكان ادامه تحصيل و كسب تواناييها و شايستگيهاي دائمي، 3- گسترش و تقويت همكاريها در آموزش شغلي براي ايجاد جريان نوعآوري با توجه به رشد تواناييهاي رقابتي و روح مشاركت و ابتكار. اين اهداف با كمك 5 اقدام فراملي زير قابل دسترسي ميباشند: 1- پويايي (برنامههاي واسطهاي و مبادلهاي) 2- پروژههاي تحقيقي (رشد خلاقيت و نوعآوري و نيز كيفيت) 3- شايستگيهاي زباني (گسترش شايستگيهاي زباني و فرهنگي) 4- شبكههاي اطلاعرساني فراملي (براي مبادله تجارب و مثالهاي عملي) 5- لوازم و امكانات مقايسه (كسب اطلاعات و جزئيات قابل مقايسه با يكديگر).
همانطور كه گفته شد در سالهاي 2000،2002 و 2004 سه فراخوان درباره ارائه طرحها و پيشنهادات اعلام خواهد شد كه در آنها اولويتهاي طرح نيز معين خواهد شد. اين فراخوانها همچنين حاوي معيارهاي گسترش، مقياس سنجش طرحها و پيشنهادات و نيز انتخاب طرحها براي اقدامات مجزاي اين طرح ميباشد. طرحهاي ارسالي با توجه به 3 اصل گزينش ميشوند:
اصل A براي اقدامات پويايي: در اين مرحله طرحهاي موجود در سطح ملي در هر كشور و بصورت غير متحرك انتخاب وگزينش ميشوند.
اصل B براي اقدامات پروژههاي تحقيقي، شايستگيهاي زباني و شبكههاي فراملي: در اين مرحله طرحها در سطح ملي و بطور جمعي گزينش ميشوند.
اصل متمركز C: براي اقدام به جمعآوري مواد و اطلاعات مقايسهاي، براي كليه طرحهايي كه از جانب سازمانهاي اروپايي اجرا ميشوند و براي پروژههاي تحقيقاتي موضوعي.
با گسترش اقدامات مشترك، اين طرح علاوه بر اين امكان ارتباط با ساير طرحهاي ابتكاري اجتماعي بخصوص طرحهاي سقراط (SOLRATE) و طرح جوانان (JUGEND). صندوقهاي اجتماعي اروپايي، طرح ابتكاري اجتماعي Equal و يا برنامه پنجم تحقيقات و توسعه را برقرار ميسازد.
سرزمين فعلي اتريش از قرن چهارم پيش از ميلاد مسكن قوم سلت بوده است. در همان قرن اين سرزمين بدست روميها افتاد و طي قرنها مركز تاخت و تازمهاجمان گرديد.در قرن هشتم ميلادي در سال 788، شارلماني امپراطور معروف اروپا آن را گرفت و در قسمتهايي از آن ايالتي مرزي بنام قلمرو شرقي (اوستررايش، نام محلي اتريش) تأسيس كرد.
پس از آن مدتي بدست مجارها افتاد و سپس در سال 955 ميلادي اتوي اول پادشاه باوير آن را به خاك خود ملحق كرد. اتريش دوبار در سالهاي 976 و 1156 بدست خاندان بابنبرگ افتاد (ابن خالدان بر روي هم 285 سال بر اتريش حكومت كردند) كه در اولي مرزبان نشين و در دومي دوك نشين بود.
در سال 1251 اتوكا دوم پادشاه بوهم آن را تسخير نمود ولي وي در سال 1276 مجبور شد كه نواحي بزرگتر از اتريش را به رودولف هاپسبورگ اول واگذار كند.
اتريش از سال 1453 عنوان مهيندوك نشين پيدا كرد. از سال 1438 كه آلبرشت دوم فرمانرواي اتريش، امپراطوري مقدس روم نيز شد. اتريش نيز قسمتي عليهده بر آن امپراطوري شد. خاندان هاپسبورگ تا سال 1806 بر امپراطوري مقدس روم فرمانروايي داشت .
پس از مرگ آلبرشت، دوكي اتريش به لاديسلاوس پنجم رسيد. ولي در سال 1463 فردريك سوم امپراطور امپراطوري مقدس روم و آلمان آنزمان، خود به دوكي اتريش نيز دست يافت. در زمان حكومت وي تركان و مجارها به اتريش حملاتي كردند. در سال 1493 با مرگ فردريك، پسرش هاكسيميليان اول به حكومت اتريش رسيد.
در زمان وي اتريش در اروپا اهميت فراوان يافت.در تمام مدت قرن شانزدهم اتريش سدي در مقابل تهاجم تركها به اروپا بود. از اوايل قرن هفدهم ، اصلاح ديني باعث كشمكشهايي بين كاتوليكها و پروتستانهاي تبعه اتريش (همراه با ساير قسمتهاي اروپا) شد كه از سال 1618 زنگ جنگ به خود گرفت و تا سال 1648 بمدت 30 سال بطور انجاميد.
آغاز اين جنگ از شهرپراگ ـدر چكسلواكي) بود. از اواسط قرن هجدهم تا اوايل قرن نوزدهم فرمانروايان اتريش مخصوصاٌ ماري ترزو ژوزف دوم به تحكيم قدرت داخلي و توسعه طلبي در لهستان و بالكان پرداختند. در جنگهاي اروپايي انقلاب فرانسه و در جنگهاي ناپلئون، اتريش از فرانسه چندين بار شكست خورد.
با اين وصف پس از كنگره وين (1815) ، اتريش عهده دار نقش مهمي در سياست اروپا شد. پس از سال 1815 و حاكميت مجدد اتريش، اين كشور شامل نواحي قسمت اعظم اتريش فعلي، قسمتهاي شمال شرقي ايتاليا و شمال و شمال شرقي فعلي و نواحي وسيع ديگري بود.
دراين زمان در قسمت اعظم اروپا حكومتهاي استبدادي بر سركار بود و مترنيخ صدراعظم وقت كشورنيز پيرواين شيوه بود، ولي انقلابات سال 1848وضع حكومتي وي را متزلزل كرد. اين قيامها بخصوص در نواحي شرقي كشور روي داد كه بشدت سركوب شدند.
در سال 1859 در جنگ با ساردني، ناحيه لومباردي در شمال غربي ايتالياي فعلي از دست اتريش خارج شده در اواسط سال 1866 جنگي ميان اتريش و متحدانش با پروس و ايتاليا در گرفت.
اين جنگ را بيسمارك صدراعظم پروس براي از بين بردن نفوذ اتريش در دوك نشينها و ايالات آلمان آغاز نموده و اختلاف اتريش و پروس را بر سر اداره كردن شلسويگ – هولشتاين بهانه كرد. در اين جنگها پروس چنان شكستي به اتريش وارد كرد كه تا آنزمان در تاريخ بي سابقه بود. طبق عهدنامه صلح كه در 23 اوت سال 1866، در شهر پراگ منعقد شد اتريش ناگزير شد ناحيه ونيز را به ايتاليا واگذار كند ولي پروس بجز قطع نفوذ اتريش در امور داخلي آلمان چيز بيشتري مطالبه نكرد.
در سال 1867 بر اثر فشار مجارها، در وضع امپراطوري تغييراتي صورت داده شد و اتريش با مجارستان (هنگري)، پادشاهي دوگانه اتريش – هنگري را تأسيس كردند كه تحت فرمانروايي خاندان هاپسبورگ بود و در نتيجه اسلاها تحت فرمان آلمانها و مجارها در آمدند.
اين امپراطوري عظيم و مقتدر سپس به گسترش نفوذ خود در بالكان پرداخت و قسمتهاي بزرگ و مهمي از آن را تصرف نمود در سال 1914 كه آغاز جنگ جهاني اول بود اتريش نقش بزرگي در آن داشت.
بهانه اي كه باعث برافروختن آتش جنگ شد قتل فرانتس فرديناند وليعهد اتريش در سفري كه به صربستان (يوگسلاوي) داشت بود. وي بدست يك دانشجوي صربي بنام پرنزيپ ترور شد. دولت اتريش پس از اين واقعه خواستار اعزام نمايندگاني براي تحقيق شد ولي با مخالفت صربستان، اتريش در بيست و هشتم ژوئيه سال 1914 به آن كشور اعلان جنگ داد.
با شروع جنگ روسيه به نيروهاي خود آماده باش داد و در پي آن آلمان به حمايت از اتريش وارد جنگ شد. در سالهاي اوليه پيروزي بيشتر با متحدين (اتريش، آلمان، عثماني ، بلغارستان) بود ولي سرانجام شكستها آغاز گرديد.
در اواخر سال 1918 اتريش شكست نهايي را پذيرا گرديد و در 10 سپتامبر 1919 با متفقين پيمان صلح سن ژرمن را امضاء نمود. در پايان جنگ و نتايج آن امپراطوري دوگانه اتريش – هنگري سه كشور اتريش، مجارستان و چكسلواكي تجزيه شد و همچين قسمتهايي از آن به كشورهاي ايتاليا، يوگسلاوي، روسيه ، لهستان و روماني تعلق گرفت.
در آنزمان اتريش داراي 8 ميليون نفر جمعيت بود كه 2 ميليون آنها در وين سكونت داشتند.در سال 1918 امپراطور كارل فرانتس ژوزف مجلس مؤسسان را در كشور تشكيل داده و آن مجلس نيز اتريش را جزئي از آلمان بزرگ بزرگ قرار داد ولي اين عمل با انعقاد قرارداد سن ژرمن ملغي شد و كشور به جمهوري تبديل شد.
در سالهاي اوليه پس از جنگ تورم و بحران شديد مالي اتريش را فرا گرفته بود. در بين دو جنگ جهاني جو سياسي اتريش نيز آشفته بود و كشمشكهايي ميان دو حزب سوسيال مسيحي و سوسيال دمكرات وجود داشت و ديكتاتوري بر كشور حاكم بود. در سال 1932 انگلبرت دولفوس به صدراعظمي اتريش انتخاب شد.
او بر ضد نازيها عمل ميكرد و بشدت طرفداران آنها را در كشور سركوب مينمود كه اين عمل او سرانجام موجب ترور وي توسط نازيها در سال 1934 گرديد و وضع سياسي كشور آشفته تر شد.در سال 1938 همزمان با اوج پيشرفت هيتلر و نازيسم در آلمان، نازيها اتريش را تحت اشغال خود درآورده و تا پايان جنگ دوم اين الحاق وجود داشت. درسال 1945 اتريش بوسيله متفقين تسخير شد و بارديگر داراي حكومت جمهوري شد و به پنج منطقه تقسيم گرديد.
نواحي فور آرلبرگ و تيرول به تصرف فرانسه، زالتسبورگ و قسمت غربي اتريش عليا تحت اشغال امريكا، قسمت شرقي اتريش عليا، اتريش سفلي و بورگنلاند تحت تصرف شوروي و كارنتينيا و ايستريا به تصرف انگلستان درآمدند.درضمن شهروين تحت اداره مشترك چهاردولت اصلي متفق قرار گرفت.
در سال 1946 دولت اتريش به رسميت شناخته شد ولي بعلت اختلافات اساسي بين روسيه و ساير متفقين، انعقاد پيمان صلح تا سال 1955 به تأخير افتاد. در اكتبر همان سال نيروهاي خارجي از اتريش خارج شدند و در اتريش حكومت جمهوري متكي به آزادي احزاب بوجود آمد.
در سال 1969 برونو كرايسكي به صدارت اعظمي كشور انتخاب شد و اين انتخابات در سالهاي 1975 و 1980 نيز تكرار گرديد.درسال 1975،هنگاميكه كنفرانس وزراي نفت كشورهاي اوپك در وين تشكيل شده بود، موردهجوم و به گروگان گرفته شدن اين وزراء توسط مردان مسلحي قرار گرفتند اين مردان وزراء را با هواپيما به الجزاير برده و پس از اجابت تقاضاهايشان آنان را آزاد نمودند.
ملاحظات جغرافيايي
کشوراتريش با 853, 83كيلومتر مربع وسعت (صدو هفتمين كشور جهان)در نيمكره شمالي، نيمكره شرقي در مركز قاره اروپا واقع شده و به دريا راهي ندارد.همسايگان اتريش عبارتند از كشورهاي سوئيس و ليختن اشتاين در غرب، ايتاليا و يوگسلاوي در جنوب ، مجارستان در شرق و چكسواكي و آلمان غربي در شمال.
قسمت اعظم اتريش را كوههاي آلپ و ساير كوهستانها در قسمت غرب و جنوب در برگرفته، قسمتهاي شرقي و شمالي آن نسبتاٌ كم ارتفاع هستند.
رودهاي مهم كه اكثراٌ از رشته كوههاي آلپ سرچشمه گرفته اند عبارتند از: رودهاي دانوب، انس، اين ودراو. جنگلها وسعت زيادي دارند. آب و هواي اتريش در زمستانها سرد و در تابستانها ملايم همراه با بارندگي نسبتاٌ زياد است.
قله گروس گلوكنر با 797, 3 متر ارتفاع بلندترين نقطه اتريش است. رودهاي دانوب (850, 2 كيلومتر)، اين (515) و دراو (447) طويلترين رودهاي آن و بزرگترين درياچه، نوي زيدلر (139 كيلومتر مربع ) مي باشد.
ملاحظات سياسي
كشور اطريش با مساحت 855/83 كيلومتر مربع از 9 ايالت تشكيل يافته است.
كشور اطريش از سال 1918 كشوري پادشاهي بود و در حال حاضر داراي دموكراسي پارلماني با قانون اساسي مبتني بر قواعد و اصول جمهوري، دموكراسي، و قانوني، و نيز اصول تقسيم قدرت اجرائي و قانوني و تفكيك عدالت و نظارت ميباشد. رئيس جمهور بالاترين مقام و نمايندة دولتي است كه مستقيماً توسط مردم براي يك دورة 6 ساله انتخاب ميشود.
مجالس و ملي، قسمتهاي قانوني حكومت جمهوري مي باشند و مجلس ملي از اهميت بسزايي برخوردار مي باشد.اعضاء مجلس از پارلمانهاي ايالتها انتخاب و برگزيده مي شوند. دولت از رئيس ديوان عالي ، معاون رئيس ديوان عالي كشور و وزراء تشكيل يافته است.
هر ايالت داراي يك حكومت و نظارت منطقه اي مي باشد.فرمانداريها و بخشداري ها به ادارة دولت نمي باشند با اين وجود بخشهايي با قانون مستقل ميباشند. اين فرمانداريها داراي شوراي شهرداري انتخاب شده كه توسط شهردار اداره مي شوند، مي باشند.
در كشور اطريش تقسيم سازماني و نهادي بين كليسا و دولت وجود دارد.در حال حاضر، حكومت اين كشور جمهوري بوده و رئيس جمهور فعلي رودولف كيرش شلگر و نخست وزير، برونوكرايسكي است كه هر دو به مدت 6 سال انتخاب شده و بوسيله آراي عمومي بقدرت رسيده اند (اولي از 1980 و دومي از 1979).
قوه مقننه از دو مجلس يكي مجلس فدرال بوندسرات با 58 عضو (براي مدت 6 سال ) و ديگري مجلس ملي ناسيونال رات با 183 عضو (براي مدت 4 سال ) تشكيل يافته است.
قانون اساسي موجود در سال 1920 تدوين شده است. براساس آخرين تقسيمات كشوري، اتريش از 9 ايالت تشكيل گرديده است.فعاليت احزاب در اتريش آزاد است و حزب مهم آن حزب سوسياليست است و ساير احزاب آن عبارتند از: حزب خلق، آزاديخواه و كمونيست.
اتريش در سال 1866 براي اولين بار و در سالهاي 19 – 1918 براي دومين بار مستقل شد.روز ملي آن بيست و ششم اكتبر بوده و در سال 1955 به عضويت سازمان ملل درآمد و علاوه بر آن در سازمان هاي آدب،سي سي دي،اسه،شوراي اروپا،افتا، فائو،گات،يا آآ، بانك جهاني، ايكائو،آيدا، ايدب،ايفك، ايلو، ايمكو، ايمف، اواسي دي، يونسكو، يوپو، وهو و ومو نيز عضويت دارد.اين کشورهمچنين با جامعه اقتصادي اروپا با رابطه بازرگاني متقابل دارد.
اصلاحات سياسي دهه90
پس از تشكيل مجدد جمهوري اتريش بواسطه اعلاميه’استقلال در تاريخ 27 آوريل1945،قانون اساسي(B-VG) سال 1920كه درمتن قانون سال 1929 نيز آشكار است،مجدداًمورد اجرا گذارده شد.
قانون فوق تا سال 1933)سال انحلال پارلمان از جانب دولت دلفوس )اعتبار داشت.در سال 1934،قانون استبدادي حكومت طبقه اي،كه از داراي هيچ گونه مشروعيت مردمي برخوردار نبود،به روي كار آمد.
سيستم مذکور طي سال 1938، تحت فشار ناسيونال سوسياليسم متلاشي و منجربه الحاق اتريش به آلمان هيتلري گرديد. با اجراي مجدد قانون اساسي، مباني دموكراسي اتريش كه تا سال 1933 پا بر جا بود، مجدداً مورد تاکيد قرار گرفت.
چهار دهه پس از سال 1945، سيستم سياسي اتريش، متآثر از دو حزب بزرگ سوسيال دموكرات اتريش (SPO) و حزب خلق اتريش (OVP) بود.در کليه مسائل سياسي- اجتماعي و سياسي ـ اقتصادي با دخالت دادن اتحاديه هاي كارگري و كارفرمايان در تصميم گيريها معمولاً در مرحله’ پيش از پارلمان توافقاتي مبني بر عدم طرح اين قبيل تصميمات در مجلس و پارلمان به عمل مي آمد.اين درحا لي است که از اواسط دهه’ 80 تغييراتي در اين سيستم بوجود آمد.
احزاب جديدي همچون حزب سبزها و يا انجمن ليبرالها بوحود آمدند. نفوذ دو حزب بزرگ سنتي OVP، SPOنيز كاهش يافت.در تاريخ 7 جولاي 1989 وزير خارجه’وقت اتريش،، موك،، در بروكسل درخواست عضويت اتريش را تسليم نمود. در تاريخ اول فوريه 1993 مذاكرات عضويت كميسيون اروپا با اتريش، فنلاند، سوئد و نروژ آغاز شد.
در آغاز ماه مارس 1994 مذاكرات با اتريش خاتمه يافت. در دوازدهم ژوئن 1994 و در يك همه پرسي عمومي 66% مردم اتريش به عضويت اين كشور در اتحاديه اروپا (EU) راي مثبت داده واين عضويت در تاريخ اول ژانويه1995 به مورد اجرا در آمد.
از اول جولاي 1998 تا 31 دسامبر 1998، کشور اتريش براي نخستين بار عهده دار رياست اتحاديه اروپا گرديد.در آخرين انتخابات شوراي ملي كه در تاريخ 3اكتبر1999برگزار گرديد، حزب SPO15/33 %، حزب OVP 91/26 %، حزب آزادي 91/26 % و سبزها 4/7 % آراي شوراي ملي را كسب نمودند.
پس از مذاكرات ائتلاف،سرانجام ائتلافي ميان احزاب OVPوFPO برقرار گرديد.حكومت اتريش، حكومتي دموكراسي-پارلماني است.علاوه بر اين حكومت مشروطه و فدراليسم، از اصول مهم قانون اساسي کشور به شمار آيند.
از سال 1958، کشور اتريش به كنوانسيون اروپايي حمايت از حقوق بشر و آزاديهاي اساسي پيوسته و عضو شوراي اروپا ميباشد.گفتني است که كنوانسيون و پروتكل هاي الحاقي آن، در زمره حقوق اساسي داخلي محسوب مي گردند.
قوه مقننه
ارگانهاي قانونگذار در اتريش مجلس شوراي ملي و مجلس ايالتي مي باشند كه كاركرد اتاقهاي اداري سياسي ايالتها نيز به اين مجموعه اضافه مي گردد.ارگان قانونگذاري ايالتها مجلس ايالتي ميباشد.اعضاي شوراي ملي و مجلس هاي ايالتي با انتخابات يكسان، مستقيم و كاملاً شخصي برگزيده ميشوند . انتصاب اعضاي مجلس ملي توسط مجالس ايالتي صورت ميگيرد.
ايالتها به تناسب نرخ جمعيتي ساكنين از تعداد متفاوتي نماينده برخوردار مي باشند.به عنوان مثال ايالت اتريش سفلي(Niederosterreich) به عنوان پرجمعيت ترين ايالت کشور، از12نماينده شورا و ايالت بورگن لند و ايالت فورآرل برگ تنها از 3 نماينده برخوردار مي باشند.
در جهت قانونگذاري مشترك توسط مجلس شورا و مجلس فدرال، قانون اساسي چهار راه حل را پيش رو گذارده كه در زمينه هاي مختلف از اين راه حلها استفاده مي گردد.
قانونگذاري بر اساس لوايح دولتي
روش قانونگذاري بر اساس لوايح دولتي در مقام عمل، پذيرفته ترين روش ميباشد. در اين روش دولت پيشنهادي قانوني را با عنوان لايحه كه در شوراي وزيران به تصويب رسيده است، به مجلس شوراي ملي تقديم مي نمايد.
در مجلس شوراي ملي اين لايحه به يك كميسيون (درمسائل تحصيلي به كميسيون آموزش ) ارائه مي گردد تا بررسي هايي بر روي جزئيات آن صورت پذيرد.نهايتاً پيشنهاد تصحيح شده توسط كميسيون به جلسه’ عمومي مجلس شوراي ملي ارائه مي گردد. در آنجا پس از مباحثات مشروح و جامع تصويب نهايي حاصل ميگردد.
پس از تصويب مجلس شورا، قانون مصوب توسط صدراعظم و وزير مربوطه جهت آگاهي عموم در روزنامه’رسمي قوانين فدرال منتشر ميگردد. اگر چنانچه مجلس ايالتي از تأييد و پذيرش قانون فوق امتناع نمايد، شوراي ملي مي تواند با تصويب مجدد آن، وتوي مجلس ايالتي را پشت سر بگذارد.
از اينرو وتوي مجلس ايالتي معمولاًنقش مانع موقتي را ايفا مي نمايد.اگر چنانچه قانون، مخالف نظريه’ مجلس ايالتي ويا در تضاد با اصل فدرالي تصريح شده در قانون باشد، بدون توافق شوراهاي ايالتي به تصويب نخواهد رسيد.
در اين گونه موارد وتو قطعي بوده و امكان تصويب مجدد مجلس شوراي ملي وجود ندارد. درمورد برخي از مصوبات قانوني مجلس شوراي ملي نيز، مجلس ايالتي از حق وتو برخوردار نمي باشد.
گفتني است که مصوبات فوق تنها جهت اطلاع به اين مجلس ارائه ميگردد. از جمله’ اين موارد ميتوان به قوانين مالي ساليانه دولت اشاره نمود که با كمك آنها بودجه’سالانه تصويب و تهيه مي گردد.
اقدامات حمايتي نمايندگان
اين راه حل که بر اساس لوايح دولت اتخاذ گرديده، گزينه اي است كه اغلب در روند قانونگذاري مورد استفاده قرار ميگيرد. يك لايحه ابتكاري پيشنهادي است كه توسط يكي از نماينگان مجلس شوراي ملي به اين مجلس برده شده و حداقل 5 نماينده’ ديگر از آن حمايت مي نمايند. در چنين حالتي، ساير مراحل قانونگذاري همانگونه كه در فوق بدان اشاره گرديد، صورت ميپذيرد.
اقدامات مجلس هاي ايالتي در قانونگذاري
مجالس ايالتي نيز ميتوانند در چارچوب روند قانونگذاري ابتكار عمل را بدست گيرند. صدراعظم، لايحه’ تهيه شده توسط مجلس ايالتي را به مجلس شوراي ملي ارائه داده و به هدايت روند قانونگذاري مبادرت مي نمايد. گفتني ا ست که اين گزينه بندرت انتخاب مي گردد.
همه پرسي
هرشهروند اتريشي از حق درخواست همه پرسي در خصوص 1قانون برخوردار ميباشد.اگردرخواست همه پرسي به امضاي 100هزار نفر از واجدين شرايط راي دادن برسد، بايد در مجلس شوراي ملي مورد بررسي قرار گيرد.با وجود اين، مجلس شوراي ملي، تنها موظف به بررسي تصميمات مي باشد.
اين در حالي است که مجلس فوق موظف به وضع قانون در خور و شايسته همه پرسي نمي باشد. در كنار قانونگذاري دولتي و ملي، قانونگذاري در سطح ايالتي نيز وجود دارد که اين امر خود در نتيجه يكي از اصول فدراليستي ثابت قانون اساسي ميباشد.
قوه مجريه
از جمله بالاترين مقامات اجرايي كشور مي توان به رئيس جمهور، صدراعظم، وزرا و معاونين وزارتخانه ها اشاره نمود. بر اساس اصول فدراليستي،نهاد امور اداري در سطح ملي،نهاد امور اداري ايالتي و نهاد خودمختار اداري در سطح نواحي و شهرها فعاليت دارند. در مورد سازمان هاي اداري تفاوتهاي ميان نهادهاي مستقيم و غير مستقيم اداري وجود دارد.
درشيوه’مستقيم انجام امور توسط ادارات دولتي مركزي صورت ميگيرد. در اين شيوه دولت به برنامه ريزي وظايف محوله خود مبادرت مي نمايد.در شيوه’غير مستقيم اداري نيز ميتوان از بخش هاي تامين اجتماعي وامور مالي نام برد. بخشهاي بزرگي از حكومت توسط دولت اداره نمي گردد، بلكه توسط ايالتها ودر چارچوب شيوه’ غير مستقيم و با واسطه صورت ميگيرد.
در اين بخش از نظر كاركرد صحبت از اداراتي با حق مشاركت بالا در سطح ايالات ميباشد. ساختار اداري سه مرحله اي در اتريش شاخص و بارز است.
تصميمات يك اداره مي تواند مورد مخالفت مرجع بعدي قرار گيرد. براي مخالفت با تصميمات بالاترين مراجع اداري، راه براي مراجعه به دادگاههاي مستقل عمومي (دادگاه قانون اساسي و ديوان اداري ) وجود دارد.
با وجود اينکه مراجع مستقل اداري در زمره نهادهاي دولتي مي باشند، امااعضاي آنها همچون قضات در صدور دستور از آزادي کامل برخوردار مي باشند.در كنار ادارات دولتي و ايالتي، مؤسسات خودمختار نيز فعاليت دارند. خودمختاري نواحي و نهادهاي تآمين اجتماعي و مشاركتهاي اجتماعي (دفاترسياسي) نيز از اهميت برخوردار مي باشند.
با ادغام دو وزارتخانه مرتبط با امور آموزشي ( وزارتخانه’ آموزش و امور فرهنگي كه عهده دار مسئوليت رسيدگي بر امور مدارس بوده و وزارت علوم و راه و ترابري كه عهده دار مسووليت رسيدگي بر امور مربوط به دانشگاهها و مدارس عالي بودند، وزارتخانه’ آموزش، علوم و فرهنگ تشكيل يافت. علاوه بر اين، وزارتخانه هاي متعددي با مسئوليتهاي متفاوت فعاليت دارند كه با امور آموزشي نيزمرتبط مي باشند.
همچنين در كنار دولت، نهادهاي محلي متعددي نيز وجود دارند كه در اين زمينه ازمسئوليتهايي برخوردار مي باشند.به عنوان مثال رسيدگي بر امور آموزشهاي حرفه اي غير آکادميک در محدوده’مسئوليتهاي وزارت اقتصاد و كار ميباشد.از جمله ساير حوزه هاي مسئوليتي اين وزارتخانه مي توان به احداث مدارس و اداره’ ساختمان هاي آموزشي غير پايه اشاره نمود.
در بخش مدارس پايه احداث و اداره’مدارس در محدوده’صلاحيت نهادهاي منطقه اي بوده و حمايتهاي مالي آن توسط نهادهاي ايالتي صورت ميگيرد. وزارت كشاورزي، جنگل، محيط زيست و آب نيز عهده دار مسئوليت اداره و نگهداري و مديريت پرسنل مشغول به تدريس در مدارس عالي رشته هاي كشاورزي و جنگلداري ميباشد. وزارت تآمين -اجتماعي رايگان دانش آموزان و تهيه كتب آموزشي مدارس ميباشد. لازم به ذکر است که در مدارس متوسطه’ مسووليت نگهداري و مديريت پرسنلي رشته هاي كشاورزي و جنگلداري از جمله وظايف نهادهاي ايالتي ميباشد.
ملاحظات اقتصادي
مهمترين صنايع كشور عبارتند از: ماشين آلات، آهن و پولاد، محصولات غذايي، موادشيميايي، نساجي، سراميك، سنگ و شيشه و موادفلزي.
گندم و جو، ذرت، چاودار، سيب زميني و انگور از مهمترين محصولات كشاورزي مي باشند. سرانه زمين مزروعي براي هر نفر بالغ بر 2/0 هكتار مي باشد توليد ساليانه گوشت گاو 000, 184 تن و گوشت خوك 200, 328 تن ميباشد. توليد سالانه نيروي الكتريسته نيز معادل 68/ 37 ميليارد كيلو وات ساعت است.تنگستن، نقره، كرم، منيزيت، سنگ آهن، نفت ، ليگنيت، گازطبيعي، زغالسنگ، بوكسيت ، مس و گرافيت از جمله مهمترين معادناتريش به شمار مي آيد.
نيروي كار كشور بالغ بر 000, 40 نفر و ذخيره آن 700, 112 نفر است.واحد پول اتريش، شيلينگ (S) معادل 100 گروشن است که هر 86/13 آن برابر با يك دلار آمريکا است.
توليد ناخالص ملي در سال 1979، 4/47 ميليارد دلار بوده (درآمد سرانه 307, 6 دلار) كه 61% آن از صنايع و 5% از كشاورزي و جنگلداري بدست ميآيد.نرخ سالانه رشد توليد ناخالص ملي حدود 8/3% است.
درآمد بودجه ملي در سال 1976بالغ بر 23/8 ميليارد دلار و هزينه هاي بودجه در همين سال معادل 24/10 ميليارد دلار بوده است.واردات اتريش در سال 1979 حدود 20 ميليارد دلار بوده كه بيشتر شامل: ماشين آلات، وسائط نقليه، موادشيميايي و مواد سوختي است كه عمدتا از كشورهاي آلمان (40%) ، ايتاليا (7%) و سوئيس (7%) و انگلستان (4%) وارد ميشود.ميزان صادرات اين كشور حدود 15 ميليارد دلار است (1979) كه بيشتر شامل: آهن و پولاد، نساجي، پشم و پوست، پارچه و وسايل برقي است وعمدتا به كشورهاي آلمان (20%) ، سوئيس (10%) و ايتاليا (10%)صادر مي شود.
ارسال دیدگاه